6 شخصیت در جستجوی نویسنده
سالهاست خدمتگزاری زبر و زرنگ (انگار همین دیروز بود که آمد) در خدمت هنر من است که در حرفهاش چندان هم بیتجربه نیست:
نام او تخیل است. اندکی هتاک است و مسخره. اگر هوس کند سیاه بپوشد، بیشتر به خاطر بازیهای عجیب و غریبش است. این را همه میدانند و انکارش نمیکنند و کسی هم فکر نمیکند که همیشه تمام ...
یکی هیچکس صدهزار
‹‹...هرگز نتوانسته بودم به زندگی خود شکلی بدهم، هرگز اخلاق و روحیه خود را کاملا قبول نکرده بودم، شاید به خاطر اینکه هرگز در زندگی به مشکلی برخورد نکرده بودم تا در مقابلش استقامت کرده، خود را شناخته و به دیگران بشناسانم. شاید هم به خاطر اخلاقم، که به همه چیز تمایل داشت، مدام خود را فدای این و آن ...
آن زندگی که من به تو دادم
ـ زن اول: ای قدیسان بهشت، به یاریاش بشتابید.
ـ زن دوم: ای فرشتگان الهی، از این روح استقبال کنید.
ـ زن سوم: یا عیسا مسیح که این روح را به اذن خدا طلب کردهای، او را بپذیر.
ـ زن اول: خداوندا به ما رحم کن.
ـ زن دوم: یا عیسا مسیح به ما رحم کن.
ـ زن سوم: به ...
1 عالم حرف با شما دارم...
"لوئیچی پیراندلو" در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران جوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایشنامه. او جمعا دویست و چهل و سه داستان کوتاه، هفت رمان و چهل و چهار نمایشنامه نوشته است.
"پیراندلو" در سال 1934 برنده جایزه ادبی نوبل شد. "یک عالم با شما حرف ...
دم در خروجی
اتاق قاضی بازپرس پرونده (دآندره آ)، با قفسه بزرگی که تقریبا تمام دیوار انتهایی را میپوشاند و پر است از جعبههای سبز رنگ در قفسهها که میتوان آنها را پر از پرونده انگاشت. میز تحریر انباشته از پرونده در سمت راست است و در کنار آن، دیوار سمت راست نیز با قفسهای پوشیده شده آن هم پر از پوشه و ...