زمان وقوع اتفاق دیوان تئاترال از دوره خسرو پرویز است تا عصر گفتمان، و در این میان میخواهد بگوید فرهاد پیکرتراش، آن هنرمند کوهکن شده، هنرگز عاشق شیرین نبوده است.
آسید کاظم و تیغ و ترنا از مجموعه نمایشنامههای محمود استاد محمد (جلد اول) نمایشنامه
خورشید هنر درخشنده است اما دیدارش برای هر چشمی میسر نیست؛ هر کسی با هر چشمی، با هر دلی، با هر خوی و خصلتی نمیتواند آن جهان ناب را ببیند، تاب آورد و درکش کند. آن شعشعه روشن کننده دل، گرم کننده باطن، به هر کسی نمیتابد. تا پای به آن وادی نگذاری، به سوی دامنه ره نپیمایی، خارها به ...
گل یاس عکس خانوادگی از مجموعه نمایشنامههای محمود استاد محمد (جلد سوم) نمایشنامه
هفتاد سال قبل ساموئل بکت به تاثیر از نیچه گفت: کلمات از بار منفی تهی شدهاند. پذیرفتن این مفهوم، هولناک و ویرانگر است و من در پذیرفتن این باور سالها با خودم جنگیدم؛ ولی اکنون، غماغم که این ماتم لاجرم همه وجودم را گرفته است. مینویسیم، اتفاقی نمیافتد، نمینویسیم، اتفاقی نمیافتد. محمود استاد محمد.
مجموعه نمایشنامههای محمود استادمحمد
نمایش از یک غریزه نشئت میگیرد. غریزه نمایش یک غریزه عام است و تماشاگر و نمایشگر در این غریزه مشترکاند. ولی جدا از این غریزه عام، هر اثر نمایشی درست در همان لحظهای که نطفه هستیاش شکل میگیرد صاحب غرایزی میشود که مجموعشان هستی آن نمایش را معنا میکند، که مجموعشان رمز و راز موجودیت آن نمایش را به جریان ...
کافه مکادم آخرین بازی از مجموعه نمایشنامههای محمود استادمحمد (جلد دوم) نمایشنامه
آن که در بطن و متن تئاتر چشم باز کرده عاشق تئاتر نیست، هستیاش به تئاتر مرتبط است، ماهی این دریاست؛ اگر دریایی وجود نداشته باشد، حتی اگر دریا به باریکهجویی فروریزنده در تالاب مبدل شده باشد. آن که تئاتر ایران را حق خودبینیهای پست و خودخواهیهای حقیر خود نمیپندارد، دستی گشاده در تاراج و حراج هستی تئاتر ندارد، خوب ...