نمایش‌نامه

آسید کاظم و تیغ و ترنا از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد اول) نمایش‌نامه

خورشید هنر درخشنده است اما دیدارش برای هر چشمی میسر نیست؛ هر کسی با هر چشمی، با هر دلی، با هر خوی و خصلتی نمی‌تواند آن جهان ناب را ببیند، تاب آورد و درکش کند. آن شعشعه روشن کننده دل، گرم کننده باطن، به هر کسی نمی‌تابد. تا پای به آن وادی نگذاری، به سوی دامنه ره نپیمایی، خارها به پا و تیغ‌ها به جان نخری، تا به خون دل شست و شو نکنی، چرک‌های وجودت را فرو نریزی، پلشتی‌های ذاتت را پاک نکنی، به ملکوت هنر دست نمی‌یابی و فقط در آن ملکوت است که می‌توانی نمایش‌نامه بنویسی. نامکشوفی به نام درام در آن ملکوت می‌خرامد. اگر به دنبال خلق درام هستی راهی آن ملک شو.

چشمه
9786002297259
۱۳۹۶
۱۳۰ صفحه
۱۵۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمود استادمحمد
کافه مک‌ادم آخرین بازی از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استادمحمد (جلد دوم) نمایش‌نامه
کافه مک‌ادم آخرین بازی از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استادمحمد (جلد دوم) نمایش‌نامه آن که در بطن و متن تئاتر چشم باز کرده عاشق تئاتر نیست، هستی‌اش به تئاتر مرتبط است، ماهی این دریاست؛ اگر دریایی وجود نداشته باشد، حتی اگر دریا به باریکه‌جویی فروریزنده در تالاب مبدل شده باشد. آن که تئاتر ایران را حق خودبینی‌های پست و خودخواهی‌های حقیر خود نمی‌پندارد، دستی گشاده در تاراج و حراج هستی تئاتر ندارد، خوب ...
گل یاس عکس خانوادگی از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد سوم) نمایش‌نامه
گل یاس عکس خانوادگی از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد سوم) نمایش‌نامه هفتاد سال قبل ساموئل بکت به تاثیر از نیچه گفت: کلمات از بار منفی تهی شده‌اند. پذیرفتن این مفهوم، هولناک و ویرانگر است و من در پذیرفتن این باور سال‌ها با خودم جنگیدم؛ ولی اکنون، غماغم که این ماتم لاجرم همه وجودم را گرفته است. می‌نویسیم، اتفاقی نمی‌افتد، نمی‌نویسیم، اتفاقی نمی‌افتد. محمود استاد محمد.
آ سید کاظم و تیغ و ترنا از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد اول) نمایش‌نامه
آ سید کاظم و تیغ و ترنا از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد اول) نمایش‌نامه خورشید هنر درخشنده است اما دیدارش برای هر چشمی میسر نیست؛ هر کسی با هر چشمی، با هر دلی، با هر خوی و خصلتی نمی‌تواند آن جهان ناب را ببیند، تاب آورد و درکش کند. آن شعشعه روشن‌کننده دل، گرم‌کننده باطن، به هر کسی نمی‌تابد. تا پای به آن وادی نگذاری، به سوی دامنه ره نپیمایی، خارها به پا و ...
دیوان تئاترال
دیوان تئاترال زمان وقوع اتفاق دیوان تئاترال از دوره خسرو پرویز است تا عصر گفتمان، و در این میان می‌خواهد بگوید فرهاد پیکرتراش، آن هنرمند کوه‌کن شده، هنرگز عاشق شیرین نبوده است.
کافه مک‌ادم
کافه مک‌ادم مک‌ادم نام گیاهی گلدانی است.همان گیاهی که در ایران به نام پیچ شناخته می‌شود.بوته‌ای کم توقع و سخت جان.در هر آب و هوایی زنده می‌ماند و رشد می‌کند.مشهور است اگر قلمه‌اش را بین دو تا سنگ هم بگذاری ریشه می‌دواند و سبز می‌شود.شاخه در شاخه می‌پیچد و با سبزینه‌اش فضایی را پر طراوت می‌کند.این گیاه را نخستین بار مهاجری ...
مشاهده تمام رمان های محمود استادمحمد
مجموعه‌ها