نمایش‌نامه

باغ شب‌نمای ما

در این مقدمه خواننده محترم را دو نکته به عرض می‌رسانم، یکی اینکه باغ شب‌نمای ما با گروهی از کلمات نوشته شده است که در وقت خود گردش فعال داشته، در حوزه اشراف تهران مبادله می‌شده‌اند و با روح زبان معاصر ما هم چندان غریبه نیستند، یعنی گذشته از برخی واژه‌های نعش که دوران مصرف‌شان دیری است سرآمده عموما معنای حسی دارند و چون به جای خود در جمله ترکیب شوند، نیازی به مرجع و فرهنگ و لغت دارند. و ما بر این نکته حساس تاکید می‌کنیم به علت آنکه در ارتباط برق‌آسای صحنه و تماشاگر پیوند گوش و کلمه امری اجتناب‌ناپذیر است، و در القای مغناطیس درونی کلام روا نیست حتی یک واحد عاطفی زبان از بافت نحوی گفتار بیفند و لا معنی از چرخه آهنگ روانی جمله خارج شود. و دیگر اینکه اگر بزرگان فن زبان ما گاه جسارت یا انحرافی در رفتار جمعی واژه‌ها و عبارت‌بندی الفاظ مشاهده می‌کنند، عذری نداریم جز آنکه به لطف کریمانه از سر تقصیر این بنده بگذرند.

قطره
9789643419073
۱۳۹۱
۱۱۴ صفحه
۷۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
اکبر رادی
صفحه نویسنده اکبر رادی
۳۰ رمان اکبر رادی (۱۰ مهر ۱۳۱۸ - ۵ دی ۱۳۸۶) نمایش‌نامه‌نویس معاصر ایرانی بود.

اکبر رادی در شهر رشت زاده شد. او در ده سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. رادی که دانش آموخته رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران بود، تحصیل در دوره کارشناسی ارشد این رشته را نیمه کاره گذاشت و پس از طی دوره تربیت معلم، به شغل معلمی روی آورد.
دیگر رمان‌های اکبر رادی
صیادان
صیادان قبرستان. صیادان کنار خاکریز یک گور نشسته‌اند. نور کمی از یک نقطه مجهول می‌تابد. ایوب وارد می‌شود. نشسته‌ها همچو اشباح در سکوت برمی‌خیزند.
روی صحنه آبی 2 نمایش‌نامه (دوره آثار)
روی صحنه آبی 2 نمایش‌نامه (دوره آثار) اکنون در این طلوع قرن سوال تو این است: آیا صحنه‌های بزرگ را با چنین جثه‌های اندک می‌توان نوشت؟ آری، می‌توان نوشت. که از قضا آثار بزرگ را همیشه با کلمات کوچک نوشته‌اند. به شرط این که تو یک تار ابریشم ‎آبی میان حنجره داشته‌ باشی و یک غریزه زلال که از ذهن عصر عبور کرده است آنگاه نغمه‌ای در ...
آهنگ‌های شکلاتی
آهنگ‌های شکلاتی یک نیمکت سنگی زیر شاخه‌های افشان یک درخت بید و تیر چراغی که از زاویه به صحنه می‌تابد... پارک خلوت شده است. پیرمرد گردش‌کنان می‌آید و روی نیمکت می‌نشیند. آدمی است معمولی که نکته قابل وصفی در ظاهر او نیست. با دستمال آهسته خودش را باد می‌زند و پشت گردن و زیر چانه‌اش را از نم و نای عرق پاک می‌کند، ...
پایین گذر سقاخانه
پایین گذر سقاخانه
افول
افول
مشاهده تمام رمان های اکبر رادی
مجموعه‌ها