اگر شما بتوانید در یک ساختار اعلای فوق مد ناگهان کشیدهای به احساس مرده من بزنید، یا تلنگری حتی به زخمهای کهنه و عقدههای دردناک ما بنوازید، یا جلایی به روح چرکین آدمی که سوت زنان از زیر این پنجره عبور میکند بدهید، آری، در این حال به حکمت بنیادی صحنه بازگشته، از سطح تاریک اشکال به کشف و خلق عدالت و زیبایی فرو رفتهاید و انگ خود را بر دوش آن غول منجمد نقش کردهاید. و این سمبولیسم غسل است، دنیای مدرن هماهنگی است بین دستهای ما که میتوانیم خاضعانه به بحران اخلاقی و انسان بیریخت عصر ما، به این ورطه جهانی نیهیلیسم تقدیم کنیم. که اگر تاتر ایران شعلهای در اعماق داشته باشد حرفی برای گفتن، این حرف اول است.