هالی، در طول نمایش این موضوع را آشکار میکند که به لحاظ عاطفی، بیشتر به سم، پیشخدمت سیاهپوستی که با او دوستانه رفتار میکند، وابسته است تا به والدین خودش، که صاحب رستورانی هستند که سم در آن کار میکند.
سلام و خداحافظ
صحنه وقوع داستان ((سلام و خداحافظ)) در یک خانه کوچک سازمانی راهآهن در شهر ((پورت الیزابت)) در افریقای جنوبی است، و جریان داستان برگشتن زنی است بعد از سالهای دراز از ((ژوهانسبورگ)) به خانه پدری و دیدار او با برادر. این دو، شخصیتهای بسیار متفاوتی دارند. برادر پایبند خانواده و نگهدار پدر علیل، و خواهر سرکش و بیزار از زندگی ...
جایی در میان خوکها
انگیزه نوشتن این نمایشنامه داستان واقعی پاول ناوروتسکی، سرباز فراری از ارتش شوروی در جنگ دوم جهانی بود که چهل و یک سال در یک خوکدانی مخفی شده بود.
سیزوئه بانسی مرده است
نمایشنامه ( سیزوئه بانسی مرده است) از یک زاویه تصویری است هولناک و خشمانگیز و در عین حال طنزآمیز از زندگی انسان سیاهپوست در نظام دردمنشانه (آپارتاید) یا (جدایی نژادی) در آفریقای جنوبی. پرسش از (نلسون ماندلا) و از زاویهای دیگر، تراژدی انسان در میدان ستمگری و ستمکشی است، در موقعیتی که زندگی کردن یا حتی زنده ماندن هم برای ...
آنها زندهاند
آنها زندهاند داستان دردناک زندگی زنی به نام میلی است که یکی از چهار مستاجر او مهاجری آلمانی به نام آهلرز است. این مستاجر که با فقر و فروتنی یک فروشندهی دورگرد وارد خانه او شده و او را فریفتهی خود کرده است و با دزدیدن ده سال از زندگی او و بهرهمند شدن از کمکهای بیدریغ او، ...