نمایش‌نامه

آن زندگی که من به تو دادم

(La vita che ti diedi)

ـ زن اول: ای قدیسان بهشت، به یاری‌اش بشتابید. ـ زن دوم: ای فرشتگان الهی، از این روح استقبال کنید. ـ زن سوم: یا عیسا مسیح که این روح را به اذن خدا طلب کرده‌ای، او را بپذیر. ـ زن اول: خداوندا به ما رحم کن. ـ زن دوم: یا عیسا مسیح به ما رحم کن. ـ زن سوم: به او آرامش ابدی عطا کنید و وجودش را با نور لایزال خود روشن سازید. ـ همگی: به او آرامش عطا کنید.

اصغر نوری
نیلا
9786005140736
۱۳۹۰
۸۸ صفحه
۵۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های لوییجی پیراندللو
امشب از خود می‌سازیم در دو پرده
امشب از خود می‌سازیم در دو پرده
1 عالم حرف با شما...
1 عالم حرف با شما... "لوئیچی پیراندلو" در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران جوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایشنامه. او جمعا دویست و چهل و سه داستان کوتاه، هفت رمان و چهل و چهار نمایشنامه نوشته است. "پیراندلو" در سال 1934 برنده جایزه ادبی نوبل شد. "یک عالم با شما حرف ...
سفر (داستان‌های کوتاه)
سفر (داستان‌های کوتاه) «لوئیجی پیراندللو» در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران جوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایش‌نامه. او جمعا 243 داستان کوتاه، 7 رمان و 44 نمایش‌نامه نوشته است. «پیراندللو» در سال 1934 برنده جایزه ادبی نوبل شد. «سفر» اولین از مجموعه برگزیده داستان‌های کوتاه لوئیجی پیراندللو است. ناشر و ...
یکی هیچ‌کس صدهزار
یکی هیچ‌کس صدهزار ‹‹...هرگز نتوانسته بودم به زندگی خود شکلی بدهم، هرگز اخلاق و روحیه خود را کاملا قبول نکرده‌ بودم، شاید به خاطر این‌که هرگز در زندگی به مشکلی برخورد نکرده بودم تا در مقابلش استقامت کرده، خود را شناخته و به دیگران بشناسانم. شاید هم به خاطر اخلاقم، که به همه چیز تمایل داشت، مدام خود را فدای این و آن ...
خدای کهن
خدای کهن ترکه‌ای بود. کمی قوز کرده، با پیراهنی ابریشمی که بر تنش لق‌لق می‌خورد، و چتری باز بر سر و کلاه حصیری کهنه‌ای در دست داشت. این‌گونه آقای آئورلیو، هر روز، به سمت اقامتگاه ییلاقی خوش‌منظرش به راه می‌افتاد. برای خودش جایی پیدا کرده بود. جایی که به عقل هیچ‌کس نمی‌رسید و از این بابت بسیار خشنود بود و از اندیشه‌ی ...
مشاهده تمام رمان های لوییجی پیراندللو
مجموعه‌ها