نمایش‌نامه

خمره

(La giara)

... پس من فرزند کائوس هستم. البته این کنایه نیست و واقعیت دارد چرا که من در سرزمینی به دنیا آمده‌ام در کنار جنگلی انبوه که ساکنان جیرجنتی به زبان خود، آن را کاووزو می‌نامیده‌اند. خانواده‌ام به خاطر بینماری وبای هولناکی که سال 1867 در سیسیل شیوع پیدا کرد به آن‌جا پناه برده بودند. پدرم آن سرزمین را به یاد اولین دخترش لینا نامید.

نیلا
9789648573671
۱۳۸۷
۵۶ صفحه
۴۱۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های لوییجی پیراندللو
مخمصه و حق با شماست (اگر چنین می‌پندارید) نمایش‌نامه
مخمصه و حق با شماست (اگر چنین می‌پندارید) نمایش‌نامه مخمصه نمونه‌ای از کار پیراندللو در تداوم سنت نمایش‌نامه‌نویسی ایتالیایی پیش از خودش است و حق با شماست (اگر چنین می‌پندارید) نمونه‌ای از آثار مدرن او.
خدای کهن
خدای کهن ترکه‌ای بود. کمی قوز کرده، با پیراهنی ابریشمی که بر تنش لق‌لق می‌خورد، و چتری باز بر سر و کلاه حصیری کهنه‌ای در دست داشت. این‌گونه آقای آئورلیو، هر روز، به سمت اقامتگاه ییلاقی خوش‌منظرش به راه می‌افتاد. برای خودش جایی پیدا کرده بود. جایی که به عقل هیچ‌کس نمی‌رسید و از این بابت بسیار خشنود بود و از اندیشه‌ی ...
1 عالم حرف با شما دارم (داستان کوتاه)
1 عالم حرف با شما دارم (داستان کوتاه) "لوئیچی پیراندلو" در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران جوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایشنامه. او جمعا دویست و چهل و سه داستان کوتاه، هفت رمان و چهل و چهار نمایشنامه نوشته است. "پیراندلو" در سال 1934 برنده جایزه ادبی نوبل شد. "یک عالم با شما حرف ...
دفترهای سرافینو گوبیوی فیلم‌بردار
دفترهای سرافینو گوبیوی فیلم‌بردار سرافینو گوبیو قهرمان و راوی رمان دفترهای سرافینو گوبیری فیلم‌بردار به بیان زندگی انسان در عصر سرمایه‌داری می‌پردازد. حرفه او به عنوان یک فیلم‌بردار و دستی که دسته یک ماشین را می‌چرخاند به طور تصادفی انتخاب نشده است. پیراندلو در این دنیای ماشینی شده و باز تولید مکانیکی، شی را جایگزین هر جز از زندگی می‌کند. تنها مکانی که برای ...
یکی هیچ‌کس صدهزار
یکی هیچ‌کس صدهزار ‹‹...هرگز نتوانسته بودم به زندگی خود شکلی بدهم، هرگز اخلاق و روحیه خود را کاملا قبول نکرده‌ بودم، شاید به خاطر این‌که هرگز در زندگی به مشکلی برخورد نکرده بودم تا در مقابلش استقامت کرده، خود را شناخته و به دیگران بشناسانم. شاید هم به خاطر اخلاقم، که به همه چیز تمایل داشت، مدام خود را فدای این و آن ...
مشاهده تمام رمان های لوییجی پیراندللو
مجموعه‌ها