تراژدی مکبث شرح زندگی پرحادثة سرداری دلیر و لایق و صدیق به نام مکبث است که دنکن، پادشاه شریف و مهربان اسکاتلند، او را از میان هواخواهان خود برمیکشد و به وی لقب و منصب میبخشد. اما مکبث بر اثر تلقین جادوگران و وسوسة نفس و به اغوای زن جاهطلب خویش در شبی که پادشاه مهمان اوست او را در خواب خوش میکشد و با این کشتی جهنمی برای خویشتن بهوجود میآورد که کمترین عذابش محرومماندن از خواب راحتبخش شب است. مکبث از آن پس گرفتار عذابوجدان میشود چندانکه هر آهنگی و هر در کوفتنی او را هراسان میکند و تاثیر وقایعی که بر او گذشته است به قدری است که هنگام تنهایی جسد بیجان دنکن را در برابر خود مجسم میبیند. زبردستی شکسپیر در وصف حالات روحی مردی اسیر شهوت جاهطلبی مظهر خیانت و جنایت در حد کمالست. مکبث کوتاهترین تراژدیهای شکسپیر است اما، به گفتة برادلی ادیب مشهور انگلیسی که عقایدش در باب آثار شکسپیر حجت است، تاثیراتی که از مطالعه و مشاهدة این تراژدی بزرگ حاثل میشود به قدری متنوع و شدید است که ذهن انسان بیشتر به سرعت حدوث وقایع متوجه میگردد نه به کوتاه بودن این نمایشنامه. مکبث پرشورترین و شاید عظیمترین و رعبانگیزترین اثر شکسپیر است.