نمایش‌نامه

پسران آفتاب

(The sunshine boys)

پسران آفتاب داستان دو بازیگر و دوست قدیمی است که پس از سال‌ها بازی در کنار هم، چند سالی است که با هم قهر کرده‌اند و به هیچ وجه حاضر به آشتی کردن نیستند. اما دست روزگار دوباره آن‌ها را کنار هم قرار می‌دهد...

آهو خردمند
دیگر
9789647188289
۱۳۸۲
۱۰۴ صفحه
۲۹۳۹ مشاهده
۰ نقل قول
نیل سایمون
صفحه نویسنده نیل سایمون
۱۲ رمان Henry Reymond Fitzwalter Keating was an English writer of crime fiction most notable for his series of novels featuring Inspector Ghote of the Bombay CID.

H. R. F. KEATING was well versed in the worlds of crime, fiction and nonfiction. He was the crime books reviewer for The Times for fifteen years, as well as serving as the chairman of the Crime Writers Association and the Society of Authors. He won the CWA Gold Dagger Award twice, and in 1996 ...
دیگر رمان‌های نیل سایمون
خنده در طبقه 23
خنده در طبقه 23 این نمایشنامه، طنزی کلامی‌موقعیتی درباره‌ی خود هنر نمایش در آمریکای دهه‌ی پنجاه و اوج دوران مک‌کارتیسم است؛ و با لحنی گزنده به سیاست‌های رسانه‌ایِ امریکای آن دوران (و چه‌بسا، سایر دوران‌ها) حمله می‌کند. در این اثر، می‌بینیم که در ورای هر برنامه‌ی طنز تلویزیونی، چه اشک‌ها ریخته می‌شود و چه بدن‌هایی از اضطرابِ بی‌کاری به‌لرزه می‌افتند. چگونه افراد برای بقای ...
کله‌پوک‌ها
کله‌پوک‌ها کله‌پوک‌ها یک فابل کمیک است که در دهکده‌ای در اوکراین قرن نوزدهم می‌گذرد. نفرینی دویست ساله دامن‌گیر این دهکده شده که تمام افراد آن، کله‌پوک شده‌اند. معلمی به دهکده می‌آید. او تنها بیست و چهار ساعت فرصت دارد که یا این نفرین را باطل کند یا فرار کند، وگرنه خودش هم مثل اهالی دهکده کله‌پوک می‌شود... گفته شده سایمون این ...
پزشک نازنین
پزشک نازنین دکتر: دهان باز کردن که درد نداره. الان فقط می‌خوام نگاه کنم. باید ببینم کجاست؟ کدوم دندونه؟ چه‌ کار باید بکنم؟ حالا باز کنین. (خادم دهانش را باز می‌کند) خوبه. حالا بذارین ببینم. (دکتر با دقت نگاه می‌کند و خادم از درد ناله می‌کند.) آها... بله این جاست. این کوچولو این جاست... پیدات کردم... آهان... خادم: باهاش حرف نزن، نمی‌خواد باهاش دوست بشی، بکشش بیرون.
مشنگ‌ها (1 حکایت کمدی) نمایش‌نامه
مشنگ‌ها (1 حکایت کمدی) نمایش‌نامه سوفیا: دلم نمی‌خواد جر و بحث کنم، لئون. فقط فکر می‌کنم تو باید به منم فرصت بدی عقایدمو بیان کنم. لئون: من از عقاید تو استقبال می‌کنم سوفیا، ولی فکر می‌کنم قبل از این‌که با قطعیت چیزی رو بیان کنی باید از همه حقایق با خبر بشی.
مشاهده تمام رمان های نیل سایمون
مجموعه‌ها