۲۶ رمان
Henrik Johan Ibsen was a major Norwegian playwright largely responsible for the rise of modern realistic drama. He is often referred to as the "father of modern drama." Ibsen is held to be the greatest of Norwegian authors and one of the most important playwrights of all time, celebrated as a national symbol by Norwegians.
His plays were considered scandalous to many of his era, when Victorian values of family life and propriety largely held sway in Europe and any challenge ...
آیلف کوچولو (نمایشنامه در 3 پرده)
آیلف کوچولو را اثر «وحشی» ایبسن میدانم زیرا در آن، به نشانه گذر از مارپیچ پدیدارشناسی ذهن و تکامل آگاهی آدمی، سرکشترین و پنهانیترین کششهای آدمی در فضایی وحشی رها میشوند تا، سپس، این کنشهای خام در پالایشگاهی به نام «قانون تغییر» و فرایند قوام یابند. آیلف کوچولو و سه اثر پایانی دیگر او، بیانیه فراگیری مستند درباره شگردهای نوین ...
پایههای جامعه (نمایشنامهای در 4 پرده) نمایشنامه
ایبسن در پایههای جامعه، نخستین نمایشنامه از نمایشنامههای مدرن خود یکی از بزرگان جامعه را به نمایش میکشد، از آنانی که سرمایه دارند: میتوانند پا تا آنسوی مرزهای آب و خاک خود دراز کنند، بیاموزند و به زادگاه خود برگردند تا آن را به فروغ پول و دانش و توان و زبان و روی و بوی خود روشن کنند و ...
استاد بنا سولنس (نمایشنامهای در 3 پرده) نمایشنامه
هنریک ایبسن، نمایشنامهنویس و سراینده نروژی، زاده سال 1828، از بزرگترین ستارههای سپهر هنر و اندیشه همه جهان و همه زمانهاست. «استاد بنا سولنس»، نهمین نمایش از نمایشنامههای مدرن ایبسن، داستان آدم بلندپرواز بختیاری است که میسازد، بالا میبرد، بالا میرود، بر بالای ساختههای خویش میایستد، باز آرزوی بالاتر رفتن او را به اوجهای تازهای فرامیخواند و او این فراخوانها ...
پرگنت
پرگنت مهردوران سخت و نفسگیر زندگی هنرمند، یعنی آشوبهای ذهنی در آستانه چهلسالگی ایبسن، را بر پیشانی دارد، دورهای که در آن بیشتر اندیشمندان به راههای رفته و نرفته مینگرند، دو دل میشوند و، همانند پرگنت، به حراج و خانهتکانی فکری خود می اندیشند.
حمله به ملیگرایی خودپرستانه و انزواطلبانه نروژیها، آن هم در بافتی از آئینها و افسانههای مردمی ...
اردک وحشی
اردک وحشی شناور است آرام
کنار ساحل شیبدار جزیره
موجهای زلال در رقص
دور سینه بکرش
یک شکارچی میآید و خف میکند
در شیب سنگلاخ و
محض تفریح
با تیر میزند این موجود زیبا را.
و پرنده برنتواند گشت
به آسایش لانه
و پرنده نمینالد
از غمش و از رنجش...