۲۳ رمان
غلامحسین ساعدی همچنین معروف با نام مستعارِ گوهرِ مراد، نویسنده و پزشک ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز مینوشت و پس از بهرام بیضایی و اکبر رادی از نامدارترین نمایشنامهنویسان زبان فارسی در روزگار خود به شمار میرفت.
در سراچه دباغان
غلامحسین ساعدی در طول دوران فعالیتش، ساحتهای مختلف نوشتن را عرصه کار خود میدید. داستان، ترانه، سفرنامه، فیلمنامه، نمایشنامه، یادداشت و مقاله، قالبهایی برای ظهور اندیشه و تخیل او بودهاند.
این مجموعه مشتمل بر آثاری است که ساعدی در اختیار نشریات مختلف قرار داده و از آنجا که برخی از آنها گمنام، کم نام و نشان یا متعلق به شهرهای ...
آشفتهحالان بیداربخت
نه، نه، اسم و رسم درست و حسابی نداشت؛ مثل همه ولگردا، هر گوشه به یه اسم صداش میکردن، تو راهآهن: ته شاپور: مایک، تو مختاری، قاراپت، لالهزار: میرزا بوغوس، تو استانبول: بد ارمنی، آوانس خله، موغوس پوغوس. آخرشم نفهمیدیم اسم اصلیش چی هس، کجا رو خشت افتاده، کجا بزرگ شده، پدر و مادرش کی بوده، کجا درس خونده، چه ...
عافیتگاه
دکتر «جمشید تهرانی» که پنجاه ساله است اما میکوشد خود را جوانتر نشان دهد، در اتومبیل پیکان جوانان زرد رنگ نشسته است و در کوچه پس کوچههای شلوغ و نفسگیر پشت ساختمان عظیم ادارهاش به دنبال پارکینگ میگردد. دکتر تهرانی ادا و اطوار یک خرده بورژوای غربزده تلویزیون زده را دارد و ترکیبی از اداها و تقلیدهای سطحی چنین آدمی ...
مجموعه داستانهای غلامحسین ساعدی
قسمتی از عزاداران بیل:
مشدی حسن برگشت و مردها را که گوش تا گوش جلو تیرک نشسته بودند تماشا کرد. علوفه له شده از لب و لوچهاش آویزان بود. اسلام سرفه کرد و در حالی که مواظب حرفهایش بود، گفت:«مشد حسن، سلام علیکم، اومدیم ببینیم دماغت چاقه؟ احوالت خوبه؟»
مشدی حسن، که همچنان نشخوار میکرد، گفت:«من مشد حسن نیستم، من گاوم، من ...
محاکمه میرزارضای کرمانی
غلامحسین ساعدی در طول دوران فعالیتش، ساحتهای مختلف نوشتن را عرصه کار خود میدید. داستان، ترانه، سفرنامه، فیلمنامه، نمایشنامه، یادداشت و مقاله، قالبهایی برای ظهور اندیشه و تخیل او بودهاند.
این مجموعه مشتمل بر آثاری است که ساعدی در اختیار نشریات مختلف قرار داده و از آنجا که برخی از آنها گمنام، کم نام و نشان یا متعلق به شهرهای ...