نمایش‌نامه

داستان شورانگیز بازرگان وندیکی

(Merchant of venic)

آنتونیو: او را به خودش واگذار، بیش از این به التماس‌های بیهوده پی او نمی‌روم. او با جان من کار دارد، جهت آن را خوب می‌دانم. بارها کسانی را که او دنبال کرده بود و به فغان نزد من آمده‌اند خلاص کرده‌ام ، بنابراین کینه مرا در دل گرفته. سالانیو: یقین دارم دوک اخذ این جریمه را روا نخواهد دانست.

نیلوفر
9789644483318
۱۳۸۷
۳۰۴ صفحه
۷۲۲ مشاهده
۰ نقل قول
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
هملت
هملت هملت شاهکار بزرگ شکسپیر و از معروف‌ترین آثار ادبی جهان است. موضوع این نمایشنامه سرگذشت غم‌انگیز هملت شاهزادة جوان دانمارک است. پدرش، پادشاه دانمارک، به دست برادر خود کلادیوس در نهان کشته شد و کلادیوس با این جنایت تاج و تخت و همسر برادر خود را غصب کرد. هملت از این راز آگاه می‌شود و به خون‌خواهی پدر کمر برمی‌بندد ...
رومئو و ژولیت
رومئو و ژولیت .
هملت
هملت بودن یا نبودن، حرف در همین است. آیا بزرگواری آدمی بیش در آن است که زخم فلاخن و تیر بخت ستم‌پیشه را تاب آورد، یا آن که در برابر دریایی فتننه و آشوب سلاح برگیرد و با ایستادگی خویش بدان همه پایان دهد؟ مردن، خفتن، نه بیش، و پنداری که ما با خواب به درد‌های قلب و هزاران آسیب طبیعی ...
هنری پنجم
هنری پنجم درام هیجان‌بخش، زندگی پادشاهی فره‌مند در آشوب تنش‌های داخلی و جنگ‌های برون مرزی و حماسه پیروزی سپاه کوچک او بر ارتش عظیم فرانسه هنری پنجم، اوج استادی شکسپیر در نگارش نمایش‌نامه‌های تاریخی است، با نگاهی تردیدآمیز به جنگ...
اتللو
اتللو آه، ای روح من، فتنه این‌جا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفید‌تر از برف را، که هم‌چون مرمری که بر گور‌ها می‌نهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. ...
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها