نمایش‌نامه

11 نمایش‌نامه

هیچ‌وقت دو مسئله نبوده، هیچ‌وقت جز یک مسئله نبوده،. مردگان و رفتگان. آنان که می‌میرند و آنان که می‌روند. از کلمه رو. کلمه برو، گم‌شو. مثل نور که حالا دارد می‌رود. کم‌کم دارد می‌رود. در اتاق. دیگر کجا؟ به آنکه آن خیره به آن‌سوتر متوجه شود. تنها حباب. نه آن یکی. آنکه معلوم نیست از کجا. از همه جا و هیچ جا. بغایت ضعیف. تنها حباب. تنها رفته.

نیلوفر
9789644483929
۱۳۹۰
۱۵۲ صفحه
۹۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ساموئل بکت
در انتظار گودو
در انتظار گودو انتظاری که زمان و علت آن مشخص نیست. فقط مشخص است که باید انتظار کشید ولی برای چه مقصودی؟...
فسه‌ها
فسه‌ها زمین کهن، بس است دروغ، تو را دیده‌ام، من بودم، با چشم‌های گرسنه دیگرم، خیلی دیر است. تو با من می‌شوی، این تو می‌‌شود، من می‌شود، ما می‌شود، هرگز ما نبود این. فسه‌ها از مهم‌ترین آثار ساموئل بکت است که بازی استادانه او با نحو برجسته‌اش کرده است؛ اثری در ستایش زیبایی و سترونی زبان.
اولین عشق
اولین عشق درست یا نادرست، من زمان ازدواجم را با مرگ پدرم مرتبط می‌دانم. شاید در کرات دیگر روابط دیگری حاکم باشد. پیش از این، مشکل بود آن‌چه را که فکر می‌کردم می‌دانم، به زبان بیاورم. تا جایی که می‌دانم، چند وقتی از مرگ پدرم نگذشته بود که سر قبرش رفتم و آن روز، تاریخ مرگش را یادداشت کردم. فقط تاریخ مرگش ...
پایان
پایان 7 روز هفته را کار نمی‌‌کردم، چون تقریبا خرجی نداشتم. حتی می‌توانستم کمی هم پس‌انداز کنم، برای روزهای مبادا. روزهایی که کار نمی‌کردم، در دخمه‌‌ام دراز می‌کشیدم. دخمه‌ام کنار رودی بود، در یک ملک خصوصی، یا ملکی که قبلا خصوصی بوده. این ملک که ورودی‌اش به خیابانی تنگ، تارک و آرام باز می‌شد، در دیواری محاط بود، طبیعتا به جز ...
مرفی
مرفی خورشید بی‌آن‌که چاره دیگری داشته باشد، بر همان چیزهای قدیمی می‌تابید. مرفی، مثل کسی که پنداری آزاد بود، در دخمه‌ای در وست برامپتن، خارج از نوررس نشسته بود. او این‌جا در قفسی جمع‌ و جور و شمالی ـ غربی که چشم‌اندازی یکپارچه به قفس‌های جمع و جور و جنوبی ـ شرقی داشت، حدودا شش ماه آزگار خورده و نوشیده و ...
مشاهده تمام رمان های ساموئل بکت
مجموعه‌ها