نمایش‌نامه

کودک مدفون و غرب واقعی

(The west and buried child)

مادر: وای همه‌شون مردن، نه؟‌ (به طرف آن می‌رود و از نزدیک براندازشان می‌کند) گمونم وقت نکردین آبشون بدین. آستین: من بهشون می‌رسیدم تا اینکه لی اومد و لی: آره من حسابی اوضاشو بهم ریختم، مامان اون تقصیر نداره. مکث. مادر به گیاه خیره شده است.

هرمس
9789643633592
۱۳۸۷
۲۱۸ صفحه
۵۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
سام شپارد
صفحه نویسنده سام شپارد
۱۵ رمان ساموئل شپارد راجرز چهارم نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان و بازیگر آمریکایی است. از جمله فیلم‌های او می‌توان به چیزهای درست، بلک‌تورن و باندیداس اشاره کرد. او یکی از نویسندگان فیلم‌نامه فیلم پاریس، تگزاس بود. او در سال ۱۹۷۹ برای نمایش‌نامه کودک مدفون جایزه پولیتزر را دریافت کرد. سام شپارد علاوه بر نمایشنامه، داستان کوتاه هم می نویسد. در ایران مجموعه داستان خواب خوب بهشت (نشر ماهی) به انتخاب و ترجمه امیرمهدی حقیقت از او به فارسی منتشر شده است.
دیگر رمان‌های سام شپارد
دکه بین راه
دکه بین راه این مجموعه مختصر شامل شش نمایش‌نامه کوتاه است که در اصل و به طور عمده قالب داستانی معمول ندارند و فقط به مکالمه ساخته شده‌اند. نویسنده، خارج از مکالمه هیچ توضیحی درباره شخصیت‌ها نمی‌دهد. "آیا این همه داستانک‌هایی‌اند کمابیش حول و حوش یک شخصیت یا یک سرگذشت؟ ـ داستان دختری که بخشی از سرگذشتش را در مکالمه‌اش با مادر درمی‌یابیم، ...
مادر ایکاروس
مادر ایکاروس نویسنده در این نمایش‌نامه، با وام‌گیری از نام اسطوره ایکاروس ـ موجودی که آن قدر به خورشید نزدیک شد تا بال‌های مومی‌اش ذوب گردید ـ سعی دارد ناتوانی بشر را در برقراری ارتباط با همنوع خود، به تصویر بکشد .ماجرای نمایش‌نامه در محوطه یک پارک عمومی روی می‌دهد که سه مرد و دو زن برای تماشای آتش‌بازی شبانه به آن ...
غرب حقیقی
غرب حقیقی مادر: وای همه‌شون مردن، نه؟‌ (به طرف آن می‌رود و از نزدیک براندازشان می‌کند) گمونم وقت نکردین آبشون بدین. آستین: من بهشون می‌رسیدم تا اینکه لی اومد و لی: آره من حسابی اوضاشو بهم ریختم، مامان اون تقصیر نداره. مکث. مادر به گیاه خیره شده است.
دل‌کنده
دل‌کنده راسکو: دم شما گرم! سلی: خودت گفتی یه وقتی عملی بودی. راسکو: یه کم دماغی زده بودم! هیچ‌وقت «در بندش» نبودم. کلمه عملی فقط یه اصطلاح بود، محض استعاره‌ش گفتم. سلی: چی چی؟ راسکو: استعاره! ...
کودک مدفون
کودک مدفون وینس: [به شلی] چرا این‌جوری می‌کنی؟ می‌خوای دستم بندازی؟ اینا خونواده منن! می‌فهمی؟ شلی: تو منو مسخره کردی، واسه همینم هس که من الان این‌جام، در صورتی که باید چن فرسخ دورتر از این‌جا باشم. من ترجیح می‌دم هر جای دیگه باشم، هر جا غیر از این‌جا، تویی که می‌خوای بمونی. بنابراین منم می‌مونم و هویجا رو خرد می‌کنم و می‌پزم ...
مشاهده تمام رمان های سام شپارد
مجموعه‌ها