نمایش‌نامه

این قصه را ایرانیان نبشته‌اند

غریبک: به دنبال راه گریز این کار را من می‌کنم. دریابند: (او را پس می‌زند) من بر اسب نشستن بهتر می‌دانم... از میان قورچیان پراکنده دو ترکه به تاخت بهتر می‌گذرم... سرپوشیده‌ای که در خانه دارم حامله است. (زین اسب را بر می‌دارد و روی کول خود می‌گذارد، عالمگیر زین از دوش او برداشته به سوی خردک پرتاب می‌کند و مرد مست را با انگشتی پرتاب می‌کند.) عالمکیر: خردک این شیشیه را بی‌ترک به مقصد می‌رساند. خردک: کجا؟ (خنجر را که پشتش پنهان کرده به زمین می‌اندازد و زین را می‌گیرد.)

نمایش
9789642747702
۱۳۸۸
۱۰۰ صفحه
۳۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده علی‌رضا نادری
۹ رمان Alireza Naderi
دیگر رمان‌های علی‌رضا نادری
پچپچه‌های پشت خط نبرد
پچپچه‌های پشت خط نبرد
نمایش‌نامه 77/6/31
نمایش‌نامه 77/6/31 77/6/31 در ادامه نمایش‌نامه‌های دیگر علی‌رضا نادری هم‌چون: عطا سردار مقلوب، پچپچه‌های پشت خط نبرد، دو حکایت و چهار حکایت از چندین حکایت رحمان، بازگشت به خانه پدری و سه پاس از حیات طیبه نوجوان نجیب و زیبا. درباره جنگ و با نگاهی متفاوت از نگاه ثابت و رسمی به جنگ هشت ساله عراق علیه ایران است. این تفاوت نگاه و ...
کوکوی کبوتران حرم
کوکوی کبوتران حرم فاطمه: عشق نجاتت داده دختر. اسم سربازه چی‌ بود؟ هما: هیچ‌وقت نفهمیدم اسم واقعی‌شو. اتیکت که نداشت، یعنی هیچ سربازی اتیکت نداشت. مطمئنم که اسم واقعیش نبود. مهم نبود اسمش. من عاشق اون وقتایی بودم که اون خاکی و گل آلود از خط می‌امد. کنار مخابرات اهواز، ساعت نه صبح، هر 4 شنبه، من وایساده بودم. می‌رسید با رفیق‌هاش خداحافظی می‌کرد؛ ...
2 حکایت از چندین حکایت رحمان
2 حکایت از چندین حکایت رحمان در دو حکایت از چندین حکایت رحمان علیرضا نادری ما را در میانه زاد و ولد تصاعدی روایاتی قرار می‌دهد که مطیر، حسون، ناشناس، خالو، عباسو و بدریه پرده‌داران آن هستند. با هر حکایتی مخاطب بیشتر و بیشتر نسبت به درک علت غیبت غایب توانا می‌شود چرا که سخن گفتن از مرد ناموجود رحمان محملی است برای افشا شدن درونیات ...
مشاهده تمام رمان های علی‌رضا نادری
مجموعه‌ها