نمایش‌نامه

رویاهای رام نشده امپراتور و آنجلو ماه بر ترک اسب پیر (3 نمایش‌نامه)

صحنه: قهوه‌خانه «جنت»؛ حوالی فردوسی! چپ و راست صحنه، تخت‌ها (یا میزها و صندلی‌ها) با فواصلی منظم چیده شده‌اند و به صورت پلکانی با یکدیگر اختلاف ارتفاع دارند. هرچه به عمق صحنه می‌رویم، پله، پله، میزها بالاتر می‌روند. در عمق صحنه ـ در تاریک روشن محو آن ـ بساط قهوه‌چی است. سماور و ردیف قلیان‌ها و حضور محوی از خوراکی‌هایی که شاید قهوه‌چی در قهوه‌خانه‌اش به مشتریانش ارائه می‌کند! هرچه هست، یک قهوه‌خانه است؛ آشنا و غریب! حضور عناصری که بتواند در عین آشنایی، فضا را ویژه‌تر کند و کمی غریب بنماید، بد نخواهد بود. میان دو ردیف چپ و راست تخت‌ها (یا میز و صندلی‌ها)، راهرویی است که عبور افراد از آن، دیده خواهد شد. نزدیک‌تر از هر چیز به تماشاگر، پیش روی صحنه، حوضچه‌ای پر آب است. به میزها جداجدا و در خلوتش سر خواهیم زد. شاید که نور در این خلوت و طراحی آن به مددمان بیاید. همین!

نمایش
9786005765021
۱۳۸۸
۱۳۲ صفحه
۲۳۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ایوب آقاخانی
زنانی که به بزها خیره شده‌اند
زنانی که به بزها خیره شده‌اند (در تاریکی صدای مردی شنیده می شود) صدا: «رانندگی در نظر اول پیچیدس. اما فکر می‌کنم فقط احمق‌ها با نظر اول درباره امور پیچیده به نتیجه نهایی می‌رسن. نکته اول: آیا شما احمقید؟ بین شما بعیده کسی به این سوال جواب مثبت بده و حتی خود احمق‌ها!...
3 نمایش‌نامه اقتباسی (فصل خون  شمعدانی‌ها  3 گانه پاریسی)
3 نمایش‌نامه اقتباسی (فصل خون شمعدانی‌ها 3 گانه پاریسی) ایوب آقاخانی زاده‌ی 1354 تبریز از نویسندگان مطرح و موفق نسل سوم نمایش‌نامه‌نویسان کشور است. از میان آثارش نمایش‌نامه‌های آنجا پشت در، دوئتی کوتاه برای پاییز، گیل گمش، ماه بر ترک اسب پیر، امپراتور و آنجلو، رودکی جادوگر واژگان سبز، روزهای زرد، مرثیه‌ای برای یک سبک وزن، جنوب از شمال غربی، زمین مقدس، رویاهای رام نشده، مومیا، منطقه صفر{کسوف}، نام ...
2 نمایش‌نامه (نام همه مصلوبان عیسی است رویاهای رام نشده)
2 نمایش‌نامه (نام همه مصلوبان عیسی است رویاهای رام نشده) نمی‌دونم واسه چی می‌پرسین و کی هستین. این روزها نمی‌شه درست تشخیص داد کی حق داره بپرسه، کی نه! حرف، یک کلمه این ور اون ور می‌زنی،‌ می‌چسبوننت یه تیره‌ و دسته‌ای، بیا و جمعش کن! اسمم «فردوسه». من دوستش بودم. با این وضعیت بهتره بگم دوستش هستم. تو این نجاری کار می‌کرد. عاشق سینما بود. ولش می‌کردی تو «مولن ...
عصر دیروز (نمایش‌نامه‌های ایوب آقاخانی) جلد دوم
عصر دیروز (نمایش‌نامه‌های ایوب آقاخانی) جلد دوم این مجموعه، با تمام بضاعت موجودش ـ چه بیش و چه کم ـ تنها باید قطره نوری شود و در چشم‌خانه خواننده‌اش بنشیند؛ که «درام» در بنیاد و نهادش چنین چیزی است و اگر درست پا به عرصه نهاده باشد از جنس نور است و روشنگر. زبان، ساخت، تکنیک، سبک، لحن و این حرف‌ها و چه، جملگی ابزارند برای این ...
مشاهده تمام رمان های ایوب آقاخانی
مجموعه‌ها