نمایشنامههای اولمی نمایشنامههای خانوادگی است. زنانی با سرنوشتهای نامعلوم و مشوش. زنانی که گویی در وجودشان، پیکرشان و روانشان مچاله شدهاند. غرق میشوند و کسی دست یاری به سوی آنان دراز نمیکند و در این دنیای زنانه، مردها هر آنچه را بخواهند انجام میدهند. در نگاه نخست، شخصیتهای اولمی بی سر و صدایند. آدمهاییاند عادی که هر روز از کنارمان میگذرند و توجهی به آنها نمیکنیم. اولمی بدون پر حرفی یا توضیح اضافه، به روش درامی خانوادگی به ژرفترین و دردناکترین نقطه روحی شخصیتهایش میپردازد. هیستری و بیرحمی مادرانه، سردرگمی پدرانه و عقدههای دخترانه. فضای نمایشنامههای اولمی فضاهاییاند بسته و خفه، بدون در و پنجره و از بیرون تنها سایه روشنهای آثار آلبی یا استریندبرگ را حس میکنیم. این نمایشنامه به سبک دِرام خانوادگی نگاشته شده و در فضای بسته اجرا میشود. در این نمایشنامه، همچون دیگر آثار اولمی، محوریت با زن میان سالی است که نقش همسر و یا مادری سردرگم و پریشان را ایفا میکند. این نمایشنامه با چهار شخصیت اصلی: «لیلی»؛ «مارکو»؛ «زوئه» و «سیسیل»، اجراپذیر است.