مدرسه شبانه نخستین بار به کارگردانی جوآن کمپ ـ ولش در 21 جولای 1960 از تلویزیون «اسوشییتد ردیفیوژن» انگلستان پخش شد.
نسخه بازنویسی شده آن (همین نسخه حاضر) نخستین بار به کارگردانی گای وسن در 25 سپتامبر 1966 در برنامه سوم بیبیسی اجرا شد.
۱۵ رمان
Harold Pinter, CH, CBE, was an English playwright, screenwriter, actor, director, political activist and poet. He was one of the most influential playwrights of modern times. In 2005 he was awarded the Nobel Prize for Literature.
After publishing poetry and acting in school plays as a teenager in London, Pinter began his professional theatrical career in 1951, touring throughout Ireland. From 1952, he acted in repertory companies throughout England for about a dozen years, using the stage name David Baron in ...
جشن تولد و تکگویی
شاید بتوان ارتباط هارولد پینتر با دنیای تئاتر را از پاسخ او به نامة خانم که از ناتوانیاش در درک مفاهیم نمایشنامة جشن تولد نگران بوده است، دریافت.
خواننده مینویسد:
آقای عزیز، بنده بسیار ممنون خواهم بود اگر که جنابعالی لطف نموده و منظور خود را از نمایشنامة جشن تولد روشن فرمایید. نکاتی وجود دارند که من از درک آنها ...
سرایدار و زبان کوهستانی
وقتی شخصیتها زاده شدند، نویسنده در موقعیت غریبی قرار میگیرد. آنها چندان استقبال خوبی از او نخواهند کرد. زندگی بخشیدن به شخصیتهای نمایشنامه کار آسانی نیست، قرار دادن آنها در تعین ناممکن است، به خصوص که شما نمیتوانید هیچ دستوری بدهید. تا حدودی میتوان گفت که نویسنده با آنان وارد نوعی بازی تمام نشدنی میشود، با آنها موش و گربه ...
آسایشگاه (نمایشنامه در 2 پرده)
نمیدانم. واقعا نمیدانم. چه اتفاق لعنتیای زندگیام را تحت تاثیر قرار داد. شاید تنها چیزی که فکر میکنم ارزش گفتن داشته باشد این است که در سیزده سالگی عاشق شدم. از سن خودم جلوتر بودم. پدرم خیاط بود. عادت داشت صبحها خیلی زود بیدار شود و سر کار برود. یک روز پایین آمد و من را دید. ساعت شش و ...
در جستجوی زمان از دست رفته
کلیت در جستجوی زمان از دست رفته ساختاری مثل ساختار خواب دارد. راوی این رمان گذشتهای فراموششده را به یاد میآورد. اما این گذشته تکهتکه زنده میشود و در ذهن او شکل میگیرد، بدون آن ترتیب زمانیای که قبلا با یکدیگر داشتهاند. یعنی در واقع نحوه به یاد آمدن آنها از همان قانونی پیروی میکند که بر حوادث و صحنههای ...
آسایشگاه
بهش گفتم: نه جانم، ... آخه تو چطور همچین فکری کردی؟ اینجا آسایشگاهه. مادر 6457 گفت: آهان. که اینطور. خوب، مگه اینجا به اندازهی کافی آسایش نداشت که باید میبردنش استراحتگاه؟ گفتم: ای بابا، خانم 6457، موضوع به این سادگیهام که فکر میکنی نیست... بعضی وقتها آدم باید اول آسایش داشته باشه، بعد استراحت کنه. بعضی وقتهام برعکسه. ...