۲۲ رمان
از ویکی پدیای فارسی احمد شاملو، الف. بامداد یا الف. صبح (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹)، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ ...
میراث
وقتی با سر و روی تر از حیاط برگشتم و پشت به پنجره جلو آینه نشستم، رو تیغه بالای دیوار حیاط که از پنجره تو آینه دیده میشد چشمم به گربه خاکستری دراز و لاغری افتاد که انگار از تو آینه مواظب رفت و آمد من بود، و دیدم که رک و پوست کنده، با کله نسبتا بزرگش بهام اشارههایی ...
گزینه اشعار احمد شاملو
و بدین نمط
شب را غایتی نیست
نهایتی نیست،
و بدین نمط
ستم را
واگویندهتر از شب
آیتی نیست.
قصه 7 کلاغون
یکی بود. یکی نبود
1 مردی بود که 7 تا پسر داشت. خانهای هم داشت سر یک تپه نزدیک 1 چشمه. از برکت کشت و کاری که میکرد، با زن و هفت پسرش عمری میگذراند وخوشبخت بود. تا اینکه زد خدا بهاش دختری هم داد. اما دختری چنان ضعیف و ریزه و میزه، که آدم با چشمهای خود میدید باورش نمیآمد...
افسانههای کوچک چینی
در قلمرو پادشاهی سونگ، روزی روستایی مردی به هنگام کار در کشتزار خرگوشی را دید که هراسان از صدای خنده پای او به شتاب تیری از پس بوتهیی برجست به درخت گشن برخورد گردناش بشکست و بر جای سرد شد. از آن روز باز، روستایی نادان هر بامداد به کشتزار رفته زیر درخت بر زمین مینشست و زانو در ...