رمان خارجی

مهتاب عشق

ناتوانی دارد ما را نابود می‌کند و همین خود موجب امیدواری می‌شود. ناتوانی همیشه در پندار ما زندگی کرده و توانمندی هیچگاه سبب هیچ اختراعی نشده، زیرا هر آنچه دارد را کافی می‌داند. این همواره ناتوانی بوده که نبوغ را شکوفا کرده است. تاریکی‌ها همیشه ذهن را به تکاپو وا داشته‌اند. وقتی انسان برای نخستین بار آتش را به جان تاریکی‌ها انداخت، چه واکنشی نشان دادند؟ گریختند و شکوه به ریش سپیدان بردند. نه، این سرود وحشی‌ها نیست. این زمزمه‌ی ناتوانی‌ست و من به آن اعتماد دارم. در همین آن نیز ناتوانی در یکی از آزمایشگاه‌های اینجا و آنجا سرگرم دست و پنجه نرم کردن است تا پیروزی خود را پیشکش ما کند. در همین آزمایشگاه‌هاست که انسان خط سرنوشت را در گودی دستان می‌نشاند و بیانیه‌ی حقوق بشر جان و پیکر از همین آزمایشگاه‌ها می‌گیرد. ما شکست خوردیم، شما و من. ما بدون هیچ تردیدی شکست خوردیم. اما همه‌ی پیروزی‌ها از همین مسیر است که به دست می‌آید.

جامی
9786001760921
۱۳۹۴
۱۳۶ صفحه
۱۳۳۸ مشاهده
۱ نقل قول
رومن گاری
صفحه نویسنده رومن گاری
۲۴ رمان رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی می‌کرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان. در سال ۱۹۲۸، رومن چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در کشور فرانسه رفتند. رومن خاطرات ...
دیگر رمان‌های رومن گاری
تولیپ
تولیپ
مردی با کبوتر
مردی با کبوتر این کتاب یک قصه هزل‌آمیز است. پر از مطایبه و سخره. قصه‌ای است درباره سازمان ملل: آدم‌هایش، اهدافش، راه‌کارهایش و عملکردهایش. به نوعی افشاگری است و در نتیجه خنده‌دار. کتاب پر است از استعاره، و خواندنش دقت می‌طلبد. اگر صحنه‌های کتاب را که بسیار به تصویر نزدیک‌اند، در نظر آورید حتما به هنگام خواندن کتاب مدام لبخند به لب خواهید داشت. ...
زندگی در پیش رو
زندگی در پیش رو او بچه‌یی‌ست که می‌بیند، خوب هم می‌بیند. تیز هم می‌بیند و همه را هم ضبط می‌کند. هم‌صحبت‌هایش یک پیرمرد مسلمان عاشق قرآن و عاشق ویکتور هوگو است و یک زن پیر زن درد‌مند. هر چند با بچه‌ها حرف می‌زند و بازی می‌کند، اما با آن‌ها یکی نمی‌شود. در مجاورت آن‌ها بچه نمی‌شود. او بچه‌یی‌ست ساخته نویسنده. اما بچه‌یی به شدت پذیرفتنی ...
پرندگان می‌روند در پرو بمیرند
پرندگان می‌روند در پرو بمیرند توی چمدان پر بود از اسباب بازی، عروسک، خرس‌های مخملی، کلاه‌گیس فرشته و تیله‌های رنگی. یک دست لباس بابانوئل هم بود: پیراهنی قرمز با حاشیه‌ای سفید، کلاه بی‌لبه‌ی منگوله‌دار و یک ریش سفید مصنوعی. مرد چمدان را بست، دست دختر جوان را گرفت و شروع کردند به راه رفتن طرف بزرگراه قدیمی، برف اسفالت را خیس کرده بود. جاده زیر ...
زندگی در پیش رو
زندگی در پیش رو او بچه‌یی‌ست که می‌بیند، خوب هم می‌بیند. تیز هم می‌بیند و همه را هم ضبط می‌کند. هم‌صحبت‌هایش یک پیرمرد مسلمان عاشق قرآن و عاشق ویکتور هوگو است و یک زن پیر زن درد‌مند. هر چند با بچه‌ها حرف می‌زند و بازی می‌کند، اما با آن‌ها یکی نمی‌شود. در مجاورت آن‌ها بچه نمی‌شود. او بچه‌یی‌ست ساخته نویسنده. اما بچه‌یی به شدت پذیرفتنی ...
مشاهده تمام رمان های رومن گاری
مجموعه‌ها