از دو سال پیش که دوون دختر بیست و یک سالهاش در حادثه قایقرانی ناپدید شده بود، زندگی مارسی تاگارت زیر و رو شده بود. جنازه هرگز پیدا نشد، مارسی میدانست که او برای همیشه رفته...پس چرا صورت زن جوان را همه جا میبیند؟ آیا جستوجوی او پایانی دارد؟؟
آنجا نیست
فکر میکنم اسم من سامانتاس، فکر میکنم دختر شما هستم. با شنیدن این جملات از آن سوی تلفن، قلب کارولین از حرکت ایستاد و بیاختیار به یاد پانزده سال پیش، در مکزیک افتاد. شبی که دنیایش در هم فروریخت. سفر به مکزیک قرار بود سفری دلچسب و همچنین جشن دهمین سالگرد ازدواجشان باشد. اما در بازگشت از شب مهمانی، اثری ...
خفته در باد
نتیجه خواب همیشه غفلت نیست گاهی خواب میتواند روشنی بخش زندگی باشد. شاید باور کردنش مشکل بود ولی چشمان بستهاش حقایقی را فاش ساخت که هیچگاه در هشیاری و بیداری برملا نمیشدند.
پس همچون زیبایی خفته که خود را به دست نسیم و باد میسپارد چشم بر دنیای اطراف خویش بست تا بهتر و بیشتر بشناسدش.