مردی که در عین نیاز به زنها نمیخواهد دیگر هیچ زنی زیر سقف خانهاش بخوابد؛ پسری که در رابطه عاطفیاش با مادرش گیر کرده و نمیتواند با زنهای دیگر رابطه برقرار کند؛ مردی که از «تمدن» گریزان است و میخواهد جزیرهای از آن خود داشته باشد تا دنیای آرمانیاش را در آن بسازد؛ و پسربچهای که صدای عجیبی از اشیاء داخل خانه میشنود: باید پول بیشتری باشد! باید پول بیشتری باشد!... داستانها و مقالههایی که در این مجموعه آمده متعلق به سالهای آخر زندگی دی اچ لارنس نویسنده بزرگ انگلیسی، هستند و هر یک به نوعی دغدغههای اصلی و عمیق او را نشان میدهند.