رمان خارجی

بشنو آواز باد را

(Hear the wind sing)

شما موراکامی را می‌شناسید. خیلی هم خوب می‌شناسید و همین شاید نگاه شما را به اولین رمانش کمی متفاوت کند. خواندن اولین رمان از نویسنده محبوب‌تان یک کم سخت است. اما بیایید از همین لحظه به این فکر کنید که قرار است شاهد اولین گام‌های نویسنده‌ای باشید که برای خیلی‌هایتان محبوب است. وقتی به این دید به ماجرا نگاه کنید شاید خوانش شما راحت‌تر شود. شاید داستان بسیار نرم و زیرپوستی و دوست‌داشتنی‌ای که موراکامی در کتاب اولش روایت می‌کند برایتان محبوب شود و بشود نگینی در میان سایر جواهرات هاروکی موراکامی.

میلکان
9786007845097
۱۳۹۴
۱۲۸ صفحه
۱۳۱۴ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
مجموعه داستان بید کور زن خفته 2
مجموعه داستان بید کور زن خفته 2 بید کور از بیرون خیلی کوچک است، اما ریشه‌هایی عمیق دارد. رشد ظاهری آن بعد از مدتی متوقف می‌شود، اما ریشه‌ها زیر زمین بزرگ می‌شوند و تا ژرفایی بی‌انتها ادامه می‌یابند. انگار به جای نور تاریکی باعث رشدشان می‌شود. و سرانجام در یک شب توفانی زمین دهان باز می‌کند و آن دریای تاریکی جاری می‌شود. ساحل پر از چیزهایی است ...
پرنده کوکی و زن سه‌شنبه
پرنده کوکی و زن سه‌شنبه والدینش آدم‌های خوبی بودند، خیلی شایسته ـ اصلا شاید کمی بیش از حد شایسته. پدرش یکی از مدیران اجرایی یک شرکت نفتی بود. از آنجایی که پدر من هم یک زنجیره پمپ بنزین در شیزوئوکا داشت، این امر بدون شک یک تفاهم آشکار بین خانواده‌ها محسوب می‌شد. مادر طرف با یک سینی چای زیبا از ما پذیرایی کرد.
مجموعه داستان بید کور زن خفته 1
مجموعه داستان بید کور زن خفته 1 بید کور از بیرون خیلی کوچک است، اما ریشه‌هایی عمیق دارد. رشد ظاهری آن بعد از مدتی متوقف می‌شود، اما ریشه‌ها زیر زمین بزرگ می‌شوند و تا ژرفایی بی‌انتها ادامه می‌یابند. انگار به جای نور تاریکی باعث رشدشان می‌شود. و سرانجام در یک شب توفانی زمین دهان باز می‌کند و آن دریای تاریکی جاری می‌شود. ساحل پر از چیزهایی است ...
درخت بید کور و دختر خفته
درخت بید کور و دختر خفته سر و صداها مثل دودی سراسر اتاق را فرا گرفت. یک‌بار دیگر به خاطراتم بازگشتم. او خودکار کوچکی در جیب جلو پیراهنش داشت. حالا به یاد می‌آورم که از آن خودکار برای نوشتن چیزی روی دستمال کاغذی استفاده می‌کرد. او داشت یک تصویر می‌کشید. دستمال خیلی نرم بود و نوک خودکار به راحتی حرکت نمی‌کرد. با این حال او یک ...
ماشین مرا بران
ماشین مرا بران از روز اول ملاقات، میساکی راننده شخصی کافوکو شد. جلو بلوک آپارتمان، او را راس ساعت سه بعدازظهر سوار می‌کرد. ساب زردرنگ کافوکو را از پارکینگ خانه‌اش برمی‌داشت و او را به سالن تئاتر در گینزا می‌برد. البته در هنگام بارش باران با سقف بسته رانندگی می‌کرد. در طول مسیر، کافوکو روی صندلی کنار راننده می‌نشست و دیالوگ‌هایش را روی ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها