مجموعه داستان خارجی

پس لرزه

(After the guake)

اقتصاد کشور روزبه‌روز رونق بیش‌تری می‌گرفت و پول مردم از پارو بالا می‌رفت که ناگهان زلزله شد. زلزله برای شخصیت‌های پس‌لرزه، پژواکی از گذشته‌ای است که سال‌ها پیش مدفون کرده‌اند. ساتسوکی سی‌سال از عمرش را در نفرت از مردی به سر برده که او را از بچه‌دار شدن محروم کرده. آیا کینه سخت او بوده که فاجعه زلزله را به بار آورده؟ پدر و مادر جونپی، که او را از خود طرد کرده بودند، در کوبه زندگی می‌کنند. آیا باید به آن‌ها زنگ بزند و جویای حال‌شان شود؟ میا که خانواده‌اش را رها کرده تا بتواند در ساحلی ده‌ها کیلومتر دورتر از زادگاهش کنده‌های شعله‌ور درست کند. سالای چهارساله هر شب کابوس مرد زلزله‌ای را می‌بیند که می‌خواهد او را در یک جعبه کوچک بچپاند. کاتاگیری از سر کار بر می‌گردد و در خانه‌اش با قورباغه عظیم‌الجثه‌ای برخورد می‌کند. قورباغه ادعا می‌کند ماموریت دارد توکیو را از شر کرم غول‌پیکری نجات دهد. او می‌گوید وقتی که عصبانی می‌شه، زلزله درست می‌کنه. و الان هم خیلی‌خیلی عصبانیه. این مجموعه داستان اثر یکی از بزرگ‌ترین نویسنده‌های در قید حیات دنیاست که خشونت پنهان زیر پوسته ژاپن مدرن را کالبدشکافی می‌کند.

سما قرایی
قطره
9786001193415
۱۳۹۰
۱۴۴ صفحه
۲۳۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم خوشحالم که طی این همه سال، تحت هر شرایطی، از دویدن دست بر نداشته‌ام. دلیل خوشحالی‌ام آن است که رمان‌هایم را دوست دارم. حالا هم سخت مشتاقم که ببینم رمان بعدی چه از کار در خواهد آمد. من نویسنده‌ای هستم با محدودیت‌های خاص خود ـ آدمی ناکامل با یک زندگی ناکامل و محدود ـ و اگر هنوز هم چنین حسی ...
جایی که شاید پیدایش کنم
جایی که شاید پیدایش کنم داستان جایی که شاید پیدایش کنم روایت زنی‌ست که با مراجعه به یک کارآگاه خصوصی خبر از ناپدید شدن همسرش می‌دهد و این اتفاق مانند دیگر داستان‌های موراکامی موقعیتی‌ست تا او از جزئیات روزمره زندگی به لایه‌های زیرین زندگی انسان نقب بزند.
میمون شیناگاوا
میمون شیناگاوا موراکامی نویسنده سوالات غریب ذهن آدمی است او بلد است چگونه مخاطب را در موقعیتی قرار دهد که در عین سادگی توان تغییر جهان ذهنی‌اش را دارد. انسان اگر نامش را فراموش کند چه می‌شود؟ این سوالی‌ست که موراکامی در میمون شیناگاوا بهانه‌ای قرار می‌دهد تا ما را به زندگی زنی ببرد که نامش برایش غریبه است.
سال اسپاگتی
سال اسپاگتی 1971، سال اسپاگتی بود. در آن سال اسپاگتی می‌پختم تا زندگی کنم و زندگی می‌کردم تا اسپاگتی بپزم. بخار مواجی که از قابلمه آلومینیومی بلند می‌شد و صدای قل‌قل کردن سس گوجه ‌فرنگی که در حال جوش آمدن بود، به من حس خوبی می‌داد و سر حالم می‌کرد. از سوپرمارکتی که مخصوص غذاهای وارداتی بود، قابلمه‌ای آن‌چنان بزرگ خریدم که یک ...
به آواز باد گوش بسپار
به آواز باد گوش بسپار بیشتر مردم ـ بیشتر ماهایی که بخشی از فرهنگ ژاپنی هستیم - مدرسه را تمام می‌کنند، بعد کار پیدا می‌کنند و پس از مدتی ازدواج می‌کنند. حتی من هم در آغاز قصد داشتم از همین الگو پیروی کنم، یا دست کم خیال می‌کردم اوضاع این‌گونه رقم می‌خورد؛ اما ابتدا ازدواج کردم، بعد کار کردن را شروع کردم و (به طریقی) ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها