رمان خارجی

بعد از تاریکی

(After dark)

بعد از تاریکی رمان نه چندان بلندی است که زندگی شبانه توکیو را در عصر تسلط تکنولوژی دیجیتال و غرق شدن شهری در میان چراغ‌های نئون روایت می‌کند و روان آدم‌هایی سرگشته و مبهوت را که در چنبره چنین فضا و مکانی اسیرند می‌کاود.

نگاه
9789643517045
۱۳۹۱
۲۰۰ صفحه
۱۵۳۳ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
سال اسپاگتی
سال اسپاگتی 1971، سال اسپاگتی بود. در آن سال اسپاگتی می‌پختم تا زندگی کنم و زندگی می‌کردم تا اسپاگتی بپزم. بخار مواجی که از قابلمه آلومینیومی بلند می‌شد و صدای قل‌قل کردن سس گوجه ‌فرنگی که در حال جوش آمدن بود، به من حس خوبی می‌داد و سر حالم می‌کرد. از سوپرمارکتی که مخصوص غذاهای وارداتی بود، قابلمه‌ای آن‌چنان بزرگ خریدم که یک ...
کافکا در ساحل
کافکا در ساحل
1 کیو 84 جلد2 (3جلدی)
1 کیو 84 جلد2 (3جلدی) داستان 1Q84 در سال 1984 اتفاق می‌افتد. اولین جلد، حوادث بین ماه‌های آوریل تا ژوئن و دومین جلد، رویدادهای جولای تا سپتامبر را روایت می‌کند. آخرین قسمت این 3 گانه نیز به روایت اتفاقات رخ‌داده بین ماه‌های اکتبر و دسامبر 1984 می‌پردازد. 1Q84 روایتی پیچیده و سورئال است که بین داستان 2 شخصی، یکی مرد و دیگری زن که به دنبال ...
کتاب‌خانه مرموز
کتاب‌خانه مرموز خیلی عجیب نیست، کتاب‌خانه‌ای که موراکامی تصمیم به توصیفش می‌گیرد، مرموز باشد. پس عجبی نیست، دیدن کتابی از موراکامی درباره کتاب‌خانه‌ای مرموز و تو‌در‌تو. عجبی هم نیست تماشای پسربچه‌ای که گیر می‌افتد و به فکر فرار می‌افتد. عجیبش در این است که پسربچه‌ای کنجکاو چه‌طور می‌تواند خودش را از این هزارتوی مرموز رها کند و سلامت به مقصد برساند. به ...
جنوب مرز غرب خورشید
جنوب مرز غرب خورشید همه همین‌طور پشت‌سر هم ناپدید می‌شوند. بعضی چیزها یک‌باره محو می شود، انگار ناگهان آنها را برچیده‌اند. بعضی دیگر به آهستگی در مه کم‌رنگ‌تر و کم‌رنگ‌تر می‌شود... و تنها چیزی که باقی می‌ماند کویر است. وقتی از بار بیرون آمدم چیزی به طلوع خورشید نمانده بود و بارانی ملایم بر خیابان اصلی آئویاما می‌بارید. بیش از حد خسته بودم. قطرات باران ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها