ولی حالا دیگر برای من وطنی جز وطن او وجود ندارد. در آنحا قیامی دارد برپا میشود. مردم مهیای جنگ هستند. النا، شخصیت محوری داستان، در آستانه فردای دشوارجنگ کریمه ایستاده است.چه بسا جنگ را از سر گذرانده است. پشت به وطن، روی به مزار عشق، که دمی پیش به خاک سپرده است و جنگ را آیا مایهی بیش از این هست؟