رمان ایرانی

کنج بهشت

در آینه به خودم نگاه کردم. تا به حال که مراعات همه‌چیز را کرده بودم نتیجه‌ای که می‌خواستم نگرفته بودم. پس چه خوب که برای یک بار هم شده نگران معیارهای تعریف شده نباشم. باید دل به دریا زد. جمله‌ای در جایی خوانده بودم که من از اشتباهاتم رضایت بیشتری دارم چون انتخاب خودم هستند. از حرف زدن و بودن با او حس خوبی داشتم حتی اگر اشتباه بود.

9786007507056
۱۳۹۴
۴۱۶ صفحه
۶۲۶۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های تکین حمزه‌لو
قصه ناتمام
قصه ناتمام دوره‌های زنانه هم این بدی‌ها را دارند. اولش همه خوب و شیک از دارایی‌ها و خانه و زندگی‌شان گزارش می‌دهند. بعد سرک می‌کشند در زندگی خصوصی هم‌دیگر و بعد هم بدون این‌که تخصص داشته باشند به هم راه کار نشان می‌دهند و نسخه می‌پیچند...
مهر و مهتاب
مهر و مهتاب از "مهتاب عشق " تا "مهر زندگی" مهتاب یادآور عشق است و تکرار دلدادگی. و مهر در پس مهتاب و نمایانگر گرمای زندگی. مهر و مهتاب همان گرمای عشق هر روزه‌ی ماست و روایت آن تکراری است از زندگی با نیم‌نگاهی متفاوت.
حوض فیروزه
حوض فیروزه فکر کردم سارا اعتماد به نفس همه پولدارها را داشته دیگر. همان‌ها که بلدند از کدام مزون لباس بخرند که مثل ما نباشند و لباسشان تک باشد. کدام آرایشگاه بروند که مواد خوبی بکار ببرد که مبادا پوست و مویشان خراب شود نه مثل ما که فقط دنبال ارزان‌ترین جاها می‌گشتیم. لابد برای عطر و زر و زیور هم سلیقه ...
شعله آبی
شعله آبی «در طول عمرمان چقدر حرف و کلمه را قورت می‌دهیم؟ کلماتی که ممکن است راه زندگی و سرنوشت‌مان را برای همیشه عوض کند. چطور که از بلعیدن آن همه حرف پر از بار احساسی رودل نمی‌شدیم؟! خوش به حال کسانی که حداقل نصف این حرف‌ها را بر زبان می‌آورند و از عواقبش نمی‌ترسیدند. اما من...شاید از بچگی عادت کرده بودم حرف‌ها را ...
کارما
کارما هزار بار آرزو کرد کاش ماجرا اینطوری پیش نمی‌رفت. از آن کاش‌های سرگردانی که همه آدم‌ها در گذشته‌شان پیدا می‌کنند و با این‌که می‌دانند زندگی دکمه برگشت ندارد؛ باز آرزویش می‌کنند!
مشاهده تمام رمان های تکین حمزه‌لو
مجموعه‌ها