رمان ایرانی

شب طاهره

این 2 روز طاهره احمد را فراوان دیده، اما یک کلمه حرف بینشان رد و بدل نشده، و از آن بدتر یک‌بار هم نگاهشان به هم گره نخورده است. فقط یک‌بار احمد او را صدازده و از او خواسته ملحفه تازه برای پدرش بیاورد. برده. احمد آن‌ها را گرفته، اما یک تشکر خشک و خالی هم نکرده. او هم فقط دست‌های احمد را دیده، دست‌هایی که همیشه با او مانده‌اند تا سال‌های سال.

ققنوس
9786002782052
۱۳۹۴
۱۶۰ صفحه
۲۹۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های بلقیس سلیمانی
سگ‌سالی
سگ‌سالی صنم را برای این می‌خواست که رابطش با بیرون باشد. مگر نه این که او را برای این روزها آماده کرده بود. پس فایده آن همه کتاب و روزنامه و بحث و سروکله زدن چه بود؟ درست است صنم دختر سر به هوایی بود ولی اگر آن همه کتاب و روزنامه و بحث تاثیری نداشته عشق‌شان مهر پسرعموی و دخترعمویی ...
آن مادران این دختران
آن مادران این دختران کاووس دانش‌آموز بود که عاشق ثریا شد و برایش نامه عاشقانه فرستاد و تقاضای عکس کرد. ثریا کلاس اول دبیرستان بود. کاووس نامه را گذاشته بود لای کتاب ادبیات و به ثریا داده بود، توی یکی از کوچه‌های تنگ و باریک گوران این کار را کرده بود، با این همه قضیه لو رفت و دوستان ثریا تا می‌توانستند مسخره‌اش کردند. ...
پسری که مرا دوست داشت
پسری که مرا دوست داشت پسرک دوچرخه‌سوار به سرعت از کنار دخترک دانش‌آموز رد می‌شد و می‌پرسید: عروس مادر من می‌شی؟ دخترک هرگز به این سوال پاسخ نمی‌داد. سکوت علامت رضا بود، این را هر دو می‌دانستند. پسرک در هفده سالگی به جبهه رفت و در چهل و دو سالگی دخترک بازگشت و در قبرستان شهر کوچک آرام گرفت. فردای روز تشییع استخوان‌های پسرک، زن ...
بازی آخر بانو
بازی آخر بانو دستش گرم بود، در را که بست بازی را شروع کردم، همان جا توی هال روی زمین نشستم و چادر سفید را تا روی ابروهایم کشیدم. به خانه بخت خوش آمدی. چیزی نگفتم و به اطراف نگاه کردم، خانه بزرگی بود، ظاهرا سه اتاق خواب داشت. خانم دکتر محمد جانی هم استاد فلسفه است و هم اهل داستان. این زن مرموز ...
مشاهده تمام رمان های بلقیس سلیمانی
مجموعه‌ها