مجموعه داستان خارجی

پسری که مرا دوست داشت

پسرک دوچرخه‌سوار به سرعت از کنار دخترک دانش‌آموز رد می‌شد و می‌پرسید: عروس مادر من می‌شی؟ دخترک هرگز به این سوال پاسخ نمی‌داد. سکوت علامت رضا بود، این را هر دو می‌دانستند. پسرک در هفده سالگی به جبهه رفت و در چهل و دو سالگی دخترک بازگشت و در قبرستان شهر کوچک آرام گرفت. فردای روز تشییع استخوان‌های پسرک، زن سر مزار او رفت. همان پسرک شوخ و شنگ هفده ساله در قاب عکس به او لبخند می‌زد. دخترکی شش ساله ظرف خرما را جلوش گرفت و گفت: چقدر پسرتون خوشگل بوده!.

ققنوس
9789643119058
۱۳۸۹
۱۰۴ صفحه
۱۰۵۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های بلقیس سلیمانی
بازی آخر بانو
بازی آخر بانو دستش گرم بود، در را که بست بازی را شروع کردم، همان جا توی هال روی زمین نشستم و چادر سفید را تا روی ابروهایم کشیدم. به خانه بخت خوش آمدی. چیزی نگفتم و به اطراف نگاه کردم، خانه بزرگی بود، ظاهرا سه اتاق خواب داشت. خانم دکتر محمد جانی هم استاد فلسفه است و هم اهل داستان. این زن مرموز ...
پیاده
پیاده رمان داستان یک زن است در دل تهران. زنی که با شوهرش برای زندگی زناشویی از روستایی در کرمان به تهران می‌آید، سال‌های ابتدای انقلاب. ناگهان همسرش به زندان می‌افتد و او می‌ماند با فرزندی در شکم و فقری که جای نفس کشیدن برایش باقی نمی‌گذارد و اقوامی که دیگر نمی‌پذیرندش. زنی باردار در تهران سال‌های دهه شصت که گرسنه ...
سگ سالی
سگ سالی صنم را برای این می‌خواست که رابطش با بیرون باشد.مگر نه این‌که او را برای این‌روزها آماده کرده بود.پس فایده آن همه کتاب و روزنامه و بحث و سرو کله زدن چه بود؟درست است صنم دختر سر به هوایی بوده ولی اگر آن همه کتاب و روزنامه و بحث تاثیری نداشته عشق‌‌شان،مهر پسرعمویی که تاثیر دارد.می‌تواند خبرها را برایش بیاوردو ...
مارون
مارون بلقیس سلیمانی از نویسندگان پرکار و پرمخاطب ادبیات ایران است. او که در رشته‌‌ فلسفه تحصیل کرده، نخستین رمانش را پس از سال‌ها نقدنویسی در مطبوعات و در سن چهل و دو سالگی منتشر کرد، رمان بازی آخر بانو که برای او جوایزی را نیز همراه داشت. بعد از آن تا امروز نیز این نویسنده آثاری مانند بازی عروس و ...
آن مادران این دختران
آن مادران این دختران کاووس دانش‌آموز بود که عاشق ثریا شد و برایش نامه عاشقانه فرستاد و تقاضای عکس کرد. ثریا کلاس اول دبیرستان بود. کاووس نامه را گذاشته بود لای کتاب ادبیات و به ثریا داده بود، توی یکی از کوچه‌های تنگ و باریک گوران این کار را کرده بود، با این همه قضیه لو رفت و دوستان ثریا تا می‌توانستند مسخره‌اش کردند. ...
مشاهده تمام رمان های بلقیس سلیمانی
مجموعه‌ها