خواننده عزیز، پیش روی تو ماجرای به ظاهر پیش پا افتاده پدیدآمدن شارلاتانها و خودکامگان است، به قلم یکی از کهکشانهای رماننویسی، بیتردید این یکی از بیرحمانهترین آثار داستایفسکی است، که خواندنش - در نظر نخست - به هیچ روی آسان و خوشایند نیست، پدیدهای که با رئالیسم بیامان و تشدید شدهاش آدم را به شدت عصبی میکند. اصالتی غریب در این رمان نهفته است که بیتردید از عصر خود دههها جلوتر بود و تقریبا تمامی منتقدان همعصر داستایفسکی به سادگی از کنار آن گذشتند و در یک کلام نمیتوانستند آن را درک کنند. از طرفی این آخرین اثر داستایفسکی است که، ضمن پرداختن به آن، باید مرتب از نیکالای گوگول و تاثیرش نام ببریم و به وی ارجاع دهیم.