پدرم 18 سالش بود که بالاخره قاطرکشها آن بلا را سر مزرعه پدرش آوردند. او میگوید آن سال کامیونهای بزرگ با بار قاطر تلق و تلق از سراسر ایالت میکوبیدند و مستقیم به طرف کشتارگاه میرفتند...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
سگ 1 میلیون شپشی (مجموعه داستان کوتاه)
با تعجب میپرسد، مگر چند تا درخت سیب دارید ؟ میخواهم بگویم هشتتا، اما حرفم را میخورم. وقتی که او حتی یک پدر ندارد، من چطور میتوانم بگویم که هشتتا درخت سیب داریم! میگویم، ما فقط یک درخت سیب داریم،...
بهترین داستانهای جهان 2 (قرنهای نوزدهم و بیستم) دوران طلایی بخش اول
شما در این مجموعه با چهار دوره داستاننویسی در قرنهای نوزده و بیستم میلادی آشنا خواهید شد: دوره سنتگرایان که از اوایل قرن نوزدهم آغاز میشود؛ دوران طلایی که دربرگیرنده میانه و انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است؛ و سنتگرایان که دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم را در قرن بیستم به خود اختصاص دادهاند. آشنایی با 103 ...
نمایشنامههای تکپردهای
پردینز:
یادت میآید که من چطور او را به یک الهه یونانی تشبیه میکردم با پیراهن سفید، شیپور طلایی، با صندل و تاج گل.
هیچکس جز تو نمیدانست که من «شهرت» را به این شکل در نظر مجسم میکردم و به او اعتقاد داشتم و او را موجودی واقعی میپنداشتم. ایمان داشتم که یک روز خواهد آمد ولی همه مرا ...
اگر دوباره زندگی را آغاز میکردم
این مجموعه داستان کوتاه اثری از نویسندگان جوانی است که تصمیم بر نوشتن گرفتهاند و برای اولینبار نوشتهاند با خواندن این مجموعه با بیست و دو نوع زندگی دوباره آشنا خواهید شد.