پدرم 18 سالش بود که بالاخره قاطرکشها آن بلا را سر مزرعه پدرش آوردند. او میگوید آن سال کامیونهای بزرگ با بار قاطر تلق و تلق از سراسر ایالت میکوبیدند و مستقیم به طرف کشتارگاه میرفتند...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
داستانهای اسرارآمیز برای دختران
نظرتان درباره ماجراجویی چیست؟ آیا تا امروز فکر یک زندگی هیجانانگیز را در سر داشتهاید؟ یا این که آرزو کنید به سفر دور دنیا بروید و عجایب و مناظر زیبا را ببینید؟ اگر تاکنون رویای زندگی دلانگیزتری را داشتهاید، احتمالا از خواندن این داستانهای شگفتانگیز لذت خواهید برد. برخی از آنها در سرزمینهای دوردست و برخی دیگر در همین نزدیکیها ...
آنچه بر دوش میکشیدند (داستانهای کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان
آنچه بر دوش میکشیدند ضیافتی از داستانهای کوتاه را ترتیب داده است. هر داستان، کلاسیک یا مدرن، طعم و بوی خاص خود را دارد و مخاطب را در فضایی میان گذشته و حال شناور میسازد. دستچینی از آثار کوتاه و اندیشهساز نویسندگان انگلیسی زبان، چه آنها که از نژاد آنگلوساکسون بودندو در انگلستان یا ایرلند به دنیا آمدند و چه ...
قصهها و داستانهای جانی رداری
کتاب حاضر شامل 54 قصه و افسانه است که از 4 مجموعه این نویسنده به نامهای اشتباههای جورواجور، قصههای جادویی، قصههای رنگارنگ و قصههای تلفنی انتخاب و به فارسی ترجمه شدهاند.