مجموعه داستان خارجی

برگرد دکتر کالیگری

(Come back dr caligari)

بارتلمی داستان‌های خود را به شیوه‌ای غیرقراردادی، بخش‌بندی می‌کند ولی داستان‌ها به شیوه‌ای قراردادی به یگانگی دست پیدا می‌کنند: با یگانگی فردی هر بخش، با نظمی که پیش و پس نمی‌شود، با «هم‌بهسازی» بخش‌ها، با تکرار مفهوم‌های درون‌مایه‌ای کلیدی و با چاره‌اندیشی‌هایی که به صورت پایان‌هایی کامیاب درمی‌آیند، هر بخش به بخش بعدی رهنمون می‌شود و پایان را محتمل و ضروری می‌کند.

علی معصومی
بوتیمار
9786004040242
۱۳۹۴
۲۱۲ صفحه
۳۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
دونالد بارتلمی
صفحه نویسنده دونالد بارتلمی
۱۳ رمان دونالد بارتلمی نویسندهٔ پسانوگرای آمریکایی بود. او همچنین به عنوان خبرنگار روزنامه، سردبیر مجله، مدیر موزه و استاد دانشگاه کار کرد. او یکی از بنیان‌گذاران اصلی رشتهٔ نویسندگی خلاق دانشگاه هوستون بود. دونالد بارتلمی در سال ۱۹۳۱ در فیلادلفیا به دنیا آمد. دو سال بعد خانوادهٔ او به تگزاس نقل مکان کردند، در آنجا پدر بارتلمی استاد معماری در دانشگاه هوستون شد. در همین دانشگاه بارتلمی در رشتهٔ روزنامه نگاری تحصیل کرد. او در سال ۱۹۵۳ به جنگ کره اعزام ...
دیگر رمان‌های دونالد بارتلمی
مرد ماسه‌ای
مرد ماسه‌ای
بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم
بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم دونالد بارتلمی اهل بازی‌های شیطنت‌آمیز زبانی است، نویسنده تحفه‌هایی خوشمزه و کوتاه اما شدیدا با ارزش، متفکر و اهل تجربه. در این نه داستان کوتاه، چه موضوع پادشاهی پرمو و خرنما در میان باشد چه رفتاری خصوصی و تاثربرانگیز که تمام یک شهر را در بر می‌گیرد، نبوغ او فراواقعی و عاری از هر احساس است.
آماتورها
آماتورها وقتی ربه‌کا به خانه رسید قبض‌های اجاره‌خانه‌اش، که مبلغ اضافه شده‌ بر آن برای ماه‌های قبل هم محاسبه شده بود، لوله شده در صندوق پستی در انتظارش بود،‌ مثل مشتی که آماده ضربه زدن است. یا باید بیشتر کلینکس بگیرم یا یک دکترا،‌ راه دیگه‌ای نیست. فکر کرد سرش را داخل فر کند ولی فرش برقی بود. معشوقه ربه‌کا، هیلدا ...
رابرت کندی از غرق شدن نجات یافت
رابرت کندی از غرق شدن نجات یافت ک. توی آب است. کلاه مشکی و پهنش، شنل سیاهش و شمشیرش روی ساحل هستند. نقابش را روی چشمانش نگه داشته است. دست‌هایش روی آب ضربه می‌زنند و سطح آب در اطراف او می‌شکافد و پاره پاره می‌شود. کف‌های سفید، اعماق سبز. من طنابی می‌اندازم، کلاف طناب روی سطح آب می‌جهد. نتوانسته است آن را بگیرد. نه، انگار طناب را ...
مشاهده تمام رمان های دونالد بارتلمی
مجموعه‌ها