نیکوس کازانتزاکیس نقل میکند که پدربزرگش هر شب فانوس به دست به میدان روستایش میرفته و اگر بیگانهای مییافته او را به خانهاش میبرده، میخورانده و مینوشانده، سپس چپق به دست مینشسته و به بیگانه میگفته نقل کن. برای او راست و دروغ بودن نقلهای مهمان بیگانه اهمیت نداشته، فقط میخواسته که برایش نقل کنند... در دیار که اسطورههایش سراسر داستان هستند، در خطهای که دو حماسه جاودانش از زبان هومر داستانها سر میکنند، و از شش سده پیش از میلاد قصههای ازوپ محبوبیت عام یافتهاند، باید انتظار داشت که اقبال به قصهنویسی ادامه پیدا کرده باشد و در سدههای نو نیز توجه به این نوع ادبی از یاد نرفته باشد. ادبیات داستانی و از جمله داستان کوتاه یونان نو از برخی رویدادهای تاریخی نظیر جنگهای استقلال، فاجعه آسیای صغیر، مقاومتهای مردمی در برابر اشغالگر خارجی، تهاجم ایتالیا و آلمان، جنگهای داخلی و... تاثیر پذیرفتهاند؛ ولی در این میان توجه به مسائل فردی و زندگیهای شخصی نیز از یاد نرفته است. در آنچه در این جنگ گرد آورده شده، خواننده دوستدار داستان کوتاه میتواند نمونههایی از این گرایشها بیابد.