دارم با صدای بلند فکر میکنم. فکر فکر فکر ... درام فکر میکنم انگار مهم است که پشت آن روبان طلایی زیبا و کاغذی که نور روی آن بازتاب خیرهکنندهای دراد چیست. بمب؟
پر قیچی (7 پرده از ماجرای پر قیچی گردن برنجی)
ـ اونش با من جناب دواتگر. وقتی یه بابایی به اسم میرزا محمدرضای تاجر کازرونی درست تو سال کودتای 1299 تو شیراز یه سالون میزنه تو صحن خونهاش و یک دستگاه سیناتوگراف میآره میزاره اون پشت، فکر میکنین چه جوری میشه که دو روز بعد خلقالناس عینهو مور و ملخ میریزن اونجا؟ اعلان. اعلان آقا. یه اعلان میزنیم پر میکنیم ...
قتل آقای کاف و تردید
همهی بازیگرا روی سن! همهی بازیگرا! لطفا سریعتر! سریعتر! بسیار خوب.
لطفا نور صحنه رو بگیرید. برای سالن هم یه نور ضعیف کافیه... ضعیفتر!...
خوبه!... ممنون! حالا از همهی شما که روی سن هستین تقاضا میکنم چشماتونو ببندین. کاملا ببندین. سعی کنین به چیزی فکر نکنین. هیچ چیز. سکوت. تاریکی. سیاهی مطلق. حالا از زمین کنده میشین. بی این که تلاش کنین، ...
دهانی پر از کلاغ
دهانی پر از کلاغ، نمایشنامهای است که رویارویی دو برادر را بعد از سالها که از جنگ میگذرد، روایت میکند. آن دو در مکانی که بیشتر از آنکه واقعی باشد، ساخته ذهن آنهاست، روی در روی هم قرار میگیرند و از نفرات و خاطرات آن میگویند، اما بستر اصلی آن عشق است، عشقورزی یکی از آن دو به دیگری...
روی نیبندی
روی نیبندی، نمایشنامهای است که روای آن، عامو چغوک، قصهاش را از قاب یک تابلو برای ما بازگو میکند. او روایتگر روزهای شادی و غمانگیز زندگی خود است. در این میان یک راز وجود دارد، رازی که مربوط به فرزند سرباز عامو چغوک است...
درون پیرهن یحیا
درون پیرهن یحیا، نمایشنامهای است در فضای جنوب کشور که در دل یک آیین محلی روایت میشود. یحیا، جوانی است که از جنگ برگشته است. همه میپندارند که او بیمار است، دوا و دارو دیگر افاقه نمیکند. پس برای درمان تنها یک راه میماند و آن راه...