این کتاب درباره زندگی دلقکی به نام هانس شینر است که با معشوقهاش ماری از محل زندگیشان فرار میکنند، بعد از مدتی ماری او را ترک کرده و با شخص دیگری ازدواج میکند به همین دلیل هانس دچار افسردگی شده و به نوشیدن الکل رو میآورد این عارضه باعث میشود که در یکی از اجراهایش پایش مصدوم گردد. در نتیجه دیگر نمیتواند به فعالیتش ادامه دهد، در اثر بیکاری دچار فقر و تنگدستی شده به زادگاهش برمیگردد. هانس از طبقه مرفه جامعه خودش است. ولی در اثر قطع رابطه با خانواده و اطرافیانش آنها به او کمکی نمیکنند و او به ناچار به عنوان نوازنده دورهگرد برای امرار معاش خود تلاش میکند...