اخمت را بازکن. از تو چیزی نمیخواهم. از کنارت میگذرم. با دست پیر گلبرگی از گل سرخهای سرزمینم را لای کتاب تو میگذارم و سحر که بیدار شدی در بسترت عطر گلهای باغ شیراز خواهد پیچید، میدانم.
۸ رمان
پرويز دوايي متولد 1314 در تهران است. از سالهاي نوجواني در مجلات سينمايي تهران قلم ميزد و به تدريج به عنوان منتقد سينما شهرت بسيار يافت. در اوايل دههي پنجاه به پراگ رفت و از آن پس در همان شهر ماندگار شد
بلوار دلهای شکسته
بولوار دلهای شکسته که سرآمد سبک پرویز دوائی است، شامل قطعههای داستانی عاشقانه است. خیالهایی درباره عشقهای کوتاه و گذرا و بیفرجام و گاه بدفرجام. دوائی اغلب راوی و توصیف کنندة عشقهای بیوصال است. ستایش عشق و زیبایی و رویا کاملترین توصیف بولوار دلهای شکسته و خیلی از آثار اوست.
سبزپری
باغ (چند قصه)
هر دومان را با هم مدرسه گذاشتند. داود یک هفت هشت ماهی از من کوچکتر بود، اما با هم گذاشتنمان مدرسه. تنها قصه من این بود که مدرسههامان از هم سواست. اما عصر که میشد یا من میرفتم خانه آنها یا او میآمد خانه ما. مشقها را تند و تند یکجوری سرهم میکردیم، بعد میزدیم توی کوچه. با بچههای دیگر ...