مجموعه داستان خارجی

ایستگاه آبشار (داستان کوتاه)

پرویز دوایی پس از سال‌ها اقامت مداوم در پراگ هنوز با ذهن شفافش چنان خاطره‌های کودکی و نوجوانی را با جزییات حیرت‌انگیزش به یاد می‌آورد که گویی همه چیز، همین دیروز اتفاق افتاده است. او بیش‌تر به عنوان منتقد فیلم شناخته شده و ترجمه‌هایی هم در زمینه سینما دارد، نقدها حاصل بیست سال روزنامه‌نگاری مداوم و بی‌وقفه حرفه‌ای، و ترجمه‌ها اغلب مربوط به پس از آن دوره. اما بخشی از نوشته‌های او ثبت لحظه‌های ظریف و گذرا و احساس‌های دوران کودکی و نوجوانی نویسنده، با لحنی تاثیرگذار و آمیخته با دریغ و حسرت، و نثری هوش‌ربا و پرمایه است. پس از مجموعه‌های باغ و سبزپری (که می‌توان بازگشت یکه‌سوار را هم که ثبت خاطره‌های سینمایی اوست در همین رده گنجاند)، ایستگاه آبشار مجموعه دیگری از این شاخه از نوشته‌های دوایی و اوج آن‌هاست.

9789646728035
۱۳۸۷
۲۳۲ صفحه
۱۱۹۸ مشاهده
۰ نقل قول
پرویز دوایی
صفحه نویسنده پرویز دوایی
۸ رمان پرويز دوايي متولد 1314 در تهران است. از سال‌هاي نوجواني در مجلات سينمايي تهران قلم مي‌زد و به تدريج به عنوان منتقد سينما شهرت بسيار يافت. در اوايل دهه‌ي پنجاه به پراگ رفت و از آن پس در همان شهر ماندگار شد
دیگر رمان‌های پرویز دوایی
روزی تو خواهی آمد (نامه‌هایی از پراگ) مجموعه داستان
روزی تو خواهی آمد (نامه‌هایی از پراگ) مجموعه داستان پا زدیم و پاشنه بر پهلوی مرکب راهوار کوبیدیم و مرکب راهوار پر گرفت و در خیابان‌بندی باغ سبک پا، سبکبال به حرکت در آمد، و دست‌هایش، بخشنده مهربان، روی شانه‌هایم بود و شانه‌هایم زیر دست‌هایش بالنده و توانمند، سبک بر گذرگاه‌ها تاختیم و وقتی که به آن دروازه گل‌آرا رسیدیم، در گذر از زیر طاقی گل‌های سرخ، سه چرخه ...
امشب در سینما ستاره
امشب در سینما ستاره ... برگشتم و به پشت سر نگاه کردم. جمعی بچه، پسربچه‌های همان سن و سال سریال دیدن‌هایمان نشسته بودند، مبهوت و مجذوب تصویر، دهان‌ها نیمه‌باز و چشم‌ها مشتاق، و گاهی هم یکی‌شان رو به کنار دستی می‌کرد و چیزی را با اشاره انگشت روی پرده نشان می‌داد، و حالا موسیقی مهیج سریال، جوری که در فاصله‌ای دور، از پشت درهای ...
سبزپری
سبزپری
بازگشت یکه‌سوار
بازگشت یکه‌سوار
مشاهده تمام رمان های پرویز دوایی
مجموعه‌ها