فقط قصدم این بود الکی وقت بگذرانم اما از وقتگذرانی با زنی مثل او هم خوشم نمیآید. فقط دوست داشتم زمان بگذرد و بعد برگردم خانه و به زنم بگویم که تلویزیونش به درد نمیخورد و بعد حتما او میگفت زر میزنی و بعد دوباره من عصبانی میشدم و ... اما آنطور نشد. من به خانه آن پیرزن رفتم و کمی گپ و گفت کردیم، درباره سینما و تئاتر. باور نمیکنید انگار که تاریخ تئاتر و سینما را قورت داده بود. درباره هر فیلمی که صحبت میشد نام کارگردان و بازیگرهایش را میگفت. تحلیلهای کوتاه و زیبایی ارائه میداد. آنقدر از حرفها و رفتارش خوشم آمده بود که شاید باورتان نشود، حتی با هم رقصیدیم.