داستان، مادری را روایت میکند که عاشق فرزند و همسرش است و سعی میکند تا از آنها در برابر ناملایمات محافظت کند. موضوع اصلی داستان، عشق است که در قسمتهایی با ترس درمیآمیزد. ابتدای داستان با تصویر خون آغاز میشود، خونی که نشانه خطر بر شمرده میشود و در انتها همین خون زندگی کل خانواده را غرق میکند. در روایت «ویلسون» به وضوح میتوان معصومیت یک کودک در برابر خواستههای غیر منطقی و نابجای والدینش را دید. زندگی کودک داستان به خاطر تصمیمی که پدر و مادر برای او و زندگیشان میگیرند به چالش کشیده میشود. داستان، بازگو کننده قربانی شدن کودکان بی گناه به دلیل تصمیمهای نادرست والدینشان است.