مجموعه داستان داخلی

در گذار روزگار (8 داستان از ابراهیم گلستان) مجموعه داستان

وقتی که سیل سرازیر می‌شود جایی که قطره عرق ما چکید پاک خواهد شد و نقش پایمان بر خاک از بین خواهد رفت، اما شاید بومادران و بابونه در یاد سبز خود نگه دارند روزی که ما به بوی خوش پاکشان سلام می‌دادیم، و روی برف نوشتیم زنده‌ایم.

9789648223491
۱۳۹۵
۱۲۰ صفحه
۵۶۷ مشاهده
۰ نقل قول
ابراهیم گلستان
صفحه نویسنده ابراهیم گلستان
۶ رمان Ebrahim Golestan (also spelt Ibrahim Golestan, Persian: ابراهیم گلستان , born 1922 in Shiraz, Iran) is an Iranian filmmaker and literary figure with a career spanning half a century. He has been living in Sussex, United Kingdom, since 1975.

He is the father of Iranian photojournalist Kaveh Golestan, and Lili Golestan,[1:] translator and owner and artistic director of the Golestan Gallery in Tehran, Iran. His grandson, Mani Haghighi, is also a film director.
دیگر رمان‌های ابراهیم گلستان
گفته‌ها
گفته‌ها امروزه زمانه چرخیده‌ست، و گردش و نظاره در دیروز، در موزه‌ها، خاصیت دارد. با یک چنین نظاره می‌توانی دید در روزگار پیش دید و بیان دید چه بوده‌ست و کار بر فرض اینکه کار بوده است از کدام راه و سو رفته‌ست و در گذار زمان آن کسی که در زمان بوده‌ست چه‌ها را جور می‌دیده است، یا چه می‌گفته‌ست، ...
اسرار گنج دره جنی
اسرار گنج دره جنی یک چشم مرد از تمام صورت او پهن‌تر بود انگار اصلا یک چشم، در قاب گرد فولادی، تمام صورت او بود ـ تا وقتی که ذره‌بین پهن را پس برد، آن وقت صورت عادی، و لاغر بود. و چشم هم مانند آن یکی دیگر. مرد جام طلای کنده‌کاری کوچک را گذاشت روی میز که پیشش بود، بعد عینک را که ...
آذر ماه آخر پاییز
آذر ماه آخر پاییز احمد کشته شد. بیچاره مادرش. زنش. زنش که آن‌قدر لحاف و متکایش را بوسید. اوه! این پاکت. احمد مرده است و تو می‌خواستی عرق بخوری. ده برو دیگر. چرا نمی‌روی؟ جرأت نداری عرق بخوری، ها؟ شاید، عرق بخوری که چه، که چه بشود؟ احمد مرده که تو عرق بخوری؟ احمد مرده و این ادعا می‌کند که من نمی‌میرم. این مجسمه ...
خروس
خروس
مشاهده تمام رمان های ابراهیم گلستان
مجموعه‌ها