مجموعه داستان داخلی

بنی‌آدم

گفتم، همان اول کار گفتم که نوشتن داستان کوتاه کار من نیست. این هنر بزرگ را کافکا داشت، ولفگانگ بورشرت داشت و می‌توانست بدارد که در همان «بیرون، جلو در» جان سپرد و داغش لابد فقط به دل من یکی نیست، و پیش‌تر از او چخوف داشت که بالاخره خون قی می‌کرد در آن اتاق سرد، و چند فقره‌ای هم رومن گاری، آن‌جا که پرندگان پرواز می‌کنند می‌روند در پرو می‌میرند. حالا شما به من بگویید کلاه و کاشکول و پالتو و عصای آقای جنابان را چه کسانی از کف میدان کج و قناس جمع خواهند کرد؟ و آن اشیای ریز زینتی را چه کسانی پیدا خواهند کرد؟

چشمه
9786002296641
۱۳۹۵
۱۰۸ صفحه
۵۳۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
محمود دولت‌آبادی
صفحه نویسنده محمود دولت‌آبادی
۴۴ رمان محمود دولت‌آبادی، ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در دولت‌آباد شهرستان سبزوار به دنیا آمد. دولت‌آبادی مشاغل مختلفی را تجربه کرد. کار روی زمین، چوپانی، پادویی کفاشی، صاف کردن میخهای کج و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پیچ کارگاه تخت گیوه کشی، دوچرخه سازی، سلمانی و.... بعدها تمام مشاغلی که او در دوران نوجوانی و جوانی خود تجربه کرد، در آثارش نمود یافت. دولت‌آبادی ابتدا راهی مشهد و آنگاه تهران شد و در این دوران باز هم مشاغل دیگری نظیر ...
دیگر رمان‌های محمود دولت‌آبادی
با شبیرو
با شبیرو داستان با شبیرو که برای اولین بار به صورت کتابی مجزا به چاپ می‌رسد، پیش از این بخشی از مجموعه داستان ”کارنامه سپنج“ بوده است و مانند دیگر آثار «محمود دولت‌آبادی» حوادث آن در نواحی بومی کشور، و این بار در سواحل جنوبی، می‌گذرد.
میم و آن دیگران
میم و آن دیگران با یاد آن دوستان که درباره‌شان نوشته‌ام - گفته‌ام و نیافته‌ام نبشته‌هایم را در این بشولیده حجم از کاغذ و کتاب بدین و بدان تنگ‌جای که دارم و داشته‌ام، مثال غلام‌حسین ساعدی، محسن یلفایی، مهدی فتحی و ... دوست بهترین روزهای سخت، احمد محمود که نوشتم بر همسایه‌های او که خجسته باد اثر... و دست‌نوشته‌ها درباره دیگرانی که باز نمی‌یابم‌شان، ...
عقیل عقیل
عقیل عقیل عقیل، دخترش و بزش از خرابی پا به راه گذاشتند. بیرون خرابی، آنجا که دیوار سنگی آسیاب به آخر می‌رسید، زیر سایه درخت، مردی چمباتمه نشسته، زانوهایش را بغل گرفته به پیش رویش خیره مانده بود. از دور، این مرد به جغدی می‌مانست که روی خرابه‌ای نشسته باشد. غباری که پیکرش را پوشانده بود، او را به رنگ جغد هم ...
روزگار سپری شده مردم سالخورده (3 جلدی)
روزگار سپری شده مردم سالخورده (3 جلدی) باد وزان است و او را دم به دم فتیله می‌کند و وا می‌داردش که روی از جهت باد بگرداند و باز همچنان پیش برود و پیش برود تا در جایی، در خم تپه‌ای، ریگی، یا در کف یک دق، یا کنار بوته‌ای کلخچ مادرش را بیابد. چون سامون یقین دارد که مادرش در پی او به راه افتاده است. ...
بیرون در
بیرون در این هم صبح. صبح آمد و روشنایی پهن شد روی در و دیوار حیاطی که یک لنگه از در قدیمی فلزی‌اش کج - همچنان کج نیمه باز بود - انگار که باقی مانده بود نیمه باز چنان که لنگه سنگین در خودش را فروانداخته بود و نیمی از لبه پایینی‌اش گیر کرده بود توی زمین و خیلی زور می‌خواست که ...
مشاهده تمام رمان های محمود دولت‌آبادی
مجموعه‌ها