مجموعه داستان خارجی

پرنده‌ای با 1 بال

(Tek kanatli bir kus)

اتفاقی بسیار عجیب و گنگ و مبهم، فقر و غنای افراد وگزارشی از احساسات لحظه به لحظه‌شان و این سبک که فقط مخصوص یاشار کمال است، این‌که افراد چرا روستایشان را ترک کردند و سرگذشت مرموز روستای تاریکی که مدیر اعزام شده به آن هم، نمی‌توانست رازش را کشف کند، آن هم در رمانی به نام (پرنده‌ای با یک بال) کوتاهی و مفهومی بودن این داستان هیچ‌چیز از ارزش آن کم نخواهد کرد. این رمان کوتاه، تمثالی از تنهایی است و با توجه به تمام فانتزی‌های خاص خودش رئالیسمی نمونه است. معلوم نیست متافیزیک است یا جبر جغرافیایی؟... یاشار کمال در این رمان کوتاه افکار مختلفی را به چالش وا می‌دارد...

پوینده
9789642950386
۱۳۹۳
۵۶ صفحه
۱۸۷ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
یاشار کمال
صفحه نویسنده یاشار کمال
۷ رمان Yaşar Kemal was born as Kemal Sadık Gökçeli in 1926 in the Hemite village of Kadirli, Osmaniye, where his family, originally from the village of Ernis (present-day Ünseli) near Lake Van, had settled after a long period of immigration caused by the Russian occupation during World War I. The year of his birth is recognized as 1923 in some biographies.

After having left secondary school in his final year, he worked as a farmhand scribe, chief farmhand, substitute ...
دیگر رمان‌های یاشار کمال
قصه جزیره 1 (بنگر فرات خون است)
قصه جزیره 1 (بنگر فرات خون است)
خروس‌خوان
خروس‌خوان خروس‌خوان، رمان جدید یاشار کمال، سومین کتاب از سه‌گانه قصه‌های جزیره به شمار می‌رود. این رمان حماسی روایت زندگی انسان‌های پریشان و آواره از جنگی است که می‌کوشند جزیره‌ای را به موطن دوم خود بدل کنند. یاشار کمال در خروس‌خوان با زبانی بس زیبا کوشش‌های مردمانی را به تصویر می‌کشد که پس از فراز و نشیب‌های بسیار گذارشان به جزیره‌ای می‌افتد ...
قصه جزیره 2 (آب خوردن مورچه)
قصه جزیره 2 (آب خوردن مورچه) «آب خوردن مورچه» دومین کتاب از سه‌گانه جدیدی یاشار کمال با عنوان «قصه جزیره» است. این رمان روایت‌گر فاجعه‌ای است که میلیون‌ها انسان را از ماوای خود می‌راند. و اکنون انسان‌های رانده شده در تلاشند تا خود را بازیابند و سرزمینی بیگانه را به جبر زمانه وطن سازند. «جای بسی خوشحالی است که سنگ گمشده روایت‌گری را ...
سربازان خدا
سربازان خدا عجیبه نه؟ ما همدیگه رو می‌شناسیم. همه بچه‌های دربه‌در همیدگه رو می‌شناسن. از برق تو چشمامون، از رنگ و روی چهره‌هامون، از صدامون، از بوهامون... چه می‌دونم. ما با همه فرق داریم. ماها یه جور دیگه‌ایم. ما... ما سربازان خداییم. سربازای خدا یه جور دیگه‌ن، یه جور دیگه. از این اصطلاح سربازان خدا خوشش اومده بود و مدام تکرارش می‌کرد. معلوم ...
مشاهده تمام رمان های یاشار کمال
مجموعه‌ها