مجموعه داستان داخلی

کوتاه کردن موی مرده (مجموعه داستان ایرانی)

زبان فارسی نویسنده چیستا یثربی سال چاپ 1395 نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 168 سایز رقعی ابعاد 14 * 21 * 1 نوع جلد شومیز وزن 189 نسخه الکترونیکی نمی‌باشد

قطره
9786001198724
۱۳۹۵
۱۶۸ صفحه
۲۰۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های چیستا یثربی
او 1 زن
او 1 زن هجده سالم که بود، عاشق رئیسم شدم... خیلی ساده اعتراف می‌کنم... چون خیلی زیاد عاشقش شدم... روز مصاحبه چند نفر رو گلچین کرد که خودش ازشون مصاحبه بگیره... همه‌شون زیبا به‌نظر می‌رسیدن. کلی به‌خودشون رسیده بودن. من ساده بودم، با همون مانتوی کتون و شلوار جین همیشگیم. نمی‌دونم چرا منم بین اونا انتخاب کرد! ...نوبت من که رسید کمی استرس ...
چشم‌هایش می‌خندد
چشم‌هایش می‌خندد من همیشه احساس می‌کردم که پدر همین جاهاست. یعنی جای دوری نرفته. فکر می‌کردم همین دو رو بر است. حتی یه جایی توی همین خونه. خیلی‌ها به ما گفتن که پدر حتما مرده، وگرنه توی این همه سال، یه خبری ازش به ما می‌رسید. شاید مادرم باور کرده باشه. ولی من هیچ‌وقت باور نکردم. یه چیزی توی قلب من بهم ...
پستچی
پستچی با صدای: فریبا متخصص چهارده ساله که بودم، عاشق پستچی محل شدم. خیلی تصادفی رفتم و در را باز کنم و نامه را بگیرم، او پشتش به من بود. وقتی برگشت قلبم مثل یک بستنی، آب شد و ریخت روی زمین! انگار انسان نبود، فرشته بود! قاصد و پیک الهی بود، از بس زیبا و معصوم بود! شاید هجده، نوزده سالش ...
وقتی تو نباشی چرا 2 صندلی
وقتی تو نباشی چرا 2 صندلی خاطراتت را بگیر. لبخندت را پس نمی‌دهم؛ بگذار بگویند دزدی در روز روشن؟! می‌گویم: لبخندم را قصاص کنید و بگیرید! لبخندش را پس نمی‌دهم.
برخورد نزدیک از نوع آخر (و سرخ سوزان) نمایش‌نامه
برخورد نزدیک از نوع آخر (و سرخ سوزان) نمایش‌نامه قاضی: حکم این است: سرکار خانم نسترن سماوات، شما باید طبق حکم دادگاه منکرات، به عقد دایم آقای آرش معتمد دربیاین! این حکم از این لحظه، تا سه روز دیگه لازم‌الاجراست. نسترن: نه آقا ـ نه! من راضی نیستم... جمع کنید این بساطو... آقا من صد بار گفتم که نمی‌خوامش، چرا حکم زور می‌دین... تولدمون زورکی، مردن‌مون زورکی، لااقل بذارین اختیار ...
مشاهده تمام رمان های چیستا یثربی
مجموعه‌ها