مجموعه داستان خارجی

عشق چنین زایل می‌شود و چند داستان دیگر

روز 28 اکتبر 1910 تولستوی تا پاسی از شب در اتاق خود تنها نشسته و چیزی نوشته بود. چندی پس از نیمه شب، که تازه به خواب رفته بود، صدایی در اتاق خویش شنید و چون چشم گشود، زنش را دید که آمده و در آنچه نوشته است، وارسی می‌کند که مبادا از او بد گفته باشد در آنجا میان زن و شوهر گفتگویی در گرفت که کم‌کم سخت شد و چنان به سختی کشید که در همان دل شب، در سرمای‌ پایان پاییز، پیرمرد هشتاد و دو ساله رخت خود را پوشیده و پس از آنکه به طبقة زیرین خانه رفت، با دختر کوچکش، آلکساندرا، که از میان فرزندانش بیش از همه با او مانوس بود و با پدر می‌زیست، وداع کرد و به صورت قهر و تعرض از خانه بیرون رفت و راه سفر در پیش گرفت.

سعید نفیسی
9786006883113
۱۳۹۱
۹۶ صفحه
۶۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
لئو تولستوی
صفحه نویسنده لئو تولستوی
۵۵ رمان لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه است. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌حدی در کشورش مشهور ...
دیگر رمان‌های لئو تولستوی
آناکارنینا 2 (2 جلدی)
آناکارنینا 2 (2 جلدی) داستان آناکارنینا دارای شخصیت اول واحدی نیست. با دیدن نام آناکارنینا این تصور ایجاد میشود که این داستان حتما بکلی درباره اوست، اما در واقع اینطور نیست؛ در حالی که شاید بیش از نیمی از داستان درباره او باشد، بقیه داستان درباره فردی به نام (لوین) میباشد که البته این دو شخصیت در داستان رابطه دورادوری با هم دارند.به عبارتی ...
سعادت زناشویی
سعادت زناشویی چنان که گفتی افکارش را دنبال کنان گفت: بله، ما همه و خاصه شما زن‌ها، باید کشاکش زشت و بی‌معنای زندگی را تنها طی کنیم تا به اصل پاکیزه آن برسیم. کسی تجربه‌های دیگری را باور نمی‌کند و نمی‌پذیرد. خیلی مانده بود که تو از دریای دیوانگی‌ها و بازی‌های کودکانه زندگی، که من درگیری‌ات با آن‌ها را تحسین می‌کردم بیرون ...
جسد زنده
جسد زنده پیشخدمت: بفرمایید اینجا! اینجا کسی مزاحم نمی‌شود. کاغذ را الساعه می‌آورم. ایوان پطروچ: پروتاسوف، اجازه هست داخل شوم؟ فدیا: (جدی) بفرمایید. اما من کار دارم و... می‌خواهی، بیا تو!
اسب‌ها و انسان‌ها
اسب‌ها و انسان‌ها
آناکارنینا 1 (2 جلدی) گالینگور
آناکارنینا 1 (2 جلدی) گالینگور الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانواده‌ام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازه‌ای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده می‌کنم به او نشان دهم، ...
مشاهده تمام رمان های لئو تولستوی
مجموعه‌ها