رمان ایرانی

از صید ماهی تا پادشاهی

در یکی از آبادی‌های خطه دیلم، سرزمینی که در جوار گیلان و دامنه سلسله البرز واقع بود، سه برادر نوجوان به نام علی، حسن و احمد غالب روزها برای صید ماهی به کنار دریا می‌رفتند و ماهی‌های صید شده را به پدر خود ابوشجاع بویه تحویل می‌دادند؛ او هم با فروش آن‌ها بخور و نمیری فراهم می‌ساخت و خانواده را اداره می‌کرد. سن علی تقریبا بیست، حسن هجده و احمد شانزده سال بود.

هرمس
9789643632403
۱۳۹۳
۷۷۶ صفحه
۲۶۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حمزه سردادور
کیمیاگران
کیمیاگران روزی که عشق صدیقه را در مقابل پول فروخت هرگز تصور نمی‌کرد که تا این درجه به وی علاقه دارد. آیا چه رازی در کار بود که آن زن ناشناس به زور پول مجبورش کرد که دور صدیقه را قلم بکشد. آیا حقیقتا صدیقه وارث هنگفتی است که دیگران می‌خواهند صاحب بشوند. احمدآقا به خاطر آورد که صدیقه یکی دوبار ...
افسانه قاجار
افسانه قاجار داستان در دوره تاریخی قاجار و حکومت محمدشاه و ناصرالدین شاه رخ می‌دهد. قهرمان اصلی داستان، دختری به نام افسانه است که از مهدعلیا، زن محمدشاه به دنیا می‌آید؛ اما با دسیسه دایی‌اش با پسری سیدزاده از عوام‌الناس جابه‌جا می‌شود تا پسر، ولیعهد شاه شود و دختر، دربه‌در احقاق حقوق خود و مهم‌تر از آن، واقعیت اصل و نسب خویش ...
زندانی قلعه قهقهه
زندانی قلعه قهقهه بهار فصل عشق و عاشق است. رنگ و بوی بهشتی بهار و نسیم خلدی که از جویبارها و گلزارها می‌وزد لطافت و طراوتی که از زمین و آسمان می‌بارد و نغمه مرغان چمن که در باغ و راغ می‌پیچد این‌ها همه با وجد و شوقی که بهار در جسم و جان آدمی به بار می‌آورد دست به دست هم داده احساسات ...
زندانی قلعه قهقهه (سرگذشت قهرمانی‌های شاه اسماعیل صفوی)
زندانی قلعه قهقهه (سرگذشت قهرمانی‌های شاه اسماعیل صفوی) بهار فصل عشق و عاشق است. رنگ و بوی بهشتی بهار و نسیم خلدی که از جویبارها و گلزارها می‌وزد لطافت و طراوتی که از زمین و آسمان می‌بارد و نغمه مرغان چمن که در باغ و راغ می‌پیچد این‌ها همه با وجد و شوقی که بهار در جسم و جان آدمی به بار می‌آورد دست به دست هم داده احساسات ...
در پس پرده
در پس پرده در اوایل اسفندماه سال 1320 تلگرافی به امضای یکی از خویشاوندان از تبریز رسید مشعر بر اینکه سید محترمی از علمای آن شهر، که از چندی قبل نسبتی با خاندان ما به هم رسانده، به اتفاق پسرش عازم مشهد مقدس می‌باشد. خوب است به دیدنش بروم و اگر خدمتی از دستم برآید انجام دهم. من خود سید را ندیده و ...
مشاهده تمام رمان های حمزه سردادور
مجموعه‌ها