زمانی را به یاد میآورم که برای اولین بار خود را شناختم؛ خود واقعیام را، نه آن را که گمان میکردم باشم. این اتفاق در کورههای ملالآور جاده منتهی به دلفی رخ داد. وقتی ساحل دریا را ترک کردیم، بر قله کوههای دوردست غرب، درخشش صاعقه را دیده بودیم و هنگامی که به دهکده رسیدیم، سکنه روستا زائران را از پیشروی بیشتر برحذر داشتند. به گفته آنها: پائیز بود و طوفانی در شرف وقوع، و در آن ناحیه طوفانها چنان سهمگین بودند که اغلب صخرهها را از جای درآورده و بر جاده فرو میغلتاندند و سیلاب شتابان هم میتوانست زائر را غرقه کرده و با خود ببرد.