زاهد جلوتر آمد و ایستاد به تماشای سالم احمد که روی خاکها افتاده بود. همه ساکت شدند. زاهد خم شد و دستهای سالم احمد را به دست گرفت. صالح کمزاری و محمد حاجی مصطفی در دو طرف زاهد چمباتمه زدند. چیزی از دور میآشفت، انگار سالم را از دریا صدا میکردند.
۲۳ رمان
غلامحسین ساعدی همچنین معروف با نام مستعارِ گوهرِ مراد، نویسنده و پزشک ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز مینوشت و پس از بهرام بیضایی و اکبر رادی از نامدارترین نمایشنامهنویسان زبان فارسی در روزگار خود به شمار میرفت.
تاتار خندان
“تاتارخندان” رمانی جذاب است و در اصل برشی از تاریخ اجتماعی ایران است که نویسنده، با گشت و گذار در واقعیتهای اجتماعی روزانه، خواننده را پابه پای راوی که پزشکی است جوان و سرخورده از یک شکست عشقی، و دلگیر از نقشی که مدرنیتهی نارس بر او تحمیل کرده، همهی خوشیها، لذتهای زندگی شهری و آسایش روزگار مدرن را کنار ...
خانه روشنی
غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود. او با نام مستعار گوهر مراد بیشتر آثار نمایشی خود را به چاپ سپرد. در دانشگاههای تبریز و تهران پزشکی و روانپزشکی خواند. با درک خاصی از شخصیتهای روانپریش و آشفتهذهن و کشف دردها و آسیبهای روحی آنان، توانست به خوبی از این کاراکترها در داستانهای خود بهره گیرد. فضای ...
مار در معبد
میدانچه. خانه سوداگر در روبرو و 2 سکو در طرفین. چند کوچه از چند طرف به میدانچه جلوی خانه میرسد. در نیمهباز است. پادوی اول و دوم جلو سکوها پشت پیشخوانی ایستادهاند. هر کدام یک دسته ورقه به دست دارند که مرتب به هم میزنند. پرده باز میشود. پادوها چند لحظه به تماشاچیها خیرهاند و بعد یک مرتبه رو به ...
5 نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
«گیر افتادن احمقانهاس. چه گیر بیفتی و چه بری خودتو بدی دست اونا، هردوش یکیس.
هر جوری شده باید در رفت، به هر کلکی شده باهاس زنده موند. تا هستی ازت میترسن و روت حساب میکنن و اهمیت داری. اما وقتی گیر افتادی دیگه تمومه، سر و کارت با طناب داره، دیگه یه پاپاسی هم نمیارزی»
این کتاب شامل پنج نمایشنامه از ...
ضحاک (نمایشنامه در 5 پرده)
غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود. او با نام مستعار گوهر مراد بیشتر آثار نمایشی خود را به چاپ سپرد. در دانشگاههای تبریز و تهران پزشکی و روانپزشکی خواند. با درک خاصی از شخصیتهای روانپریش و آشفتهذهن و کشف دردها و آسیبهای روحی آنان، توانست به خوبی از این کاراکترها در داستانهای خود بهره گیرد. فضای ...