دکتر «جمشید تهرانی» که پنجاه ساله است اما میکوشد خود را جوانتر نشان دهد، در اتومبیل پیکان جوانان زرد رنگ نشسته است و در کوچه پس کوچههای شلوغ و نفسگیر پشت ساختمان عظیم ادارهاش به دنبال پارکینگ میگردد. دکتر تهرانی ادا و اطوار یک خرده بورژوای غربزده تلویزیون زده را دارد و ترکیبی از اداها و تقلیدهای سطحی چنین آدمی است: بیشکل و پوک، بد لباس و کرشمهای است، به خصوص در راه رفتنها و سخنپراکنیها، کلامش از نظر محتوی یک کنجکاوی و ذکاوت سطحی را میرساند و از نظر شکل، بیان زبان «دوبله» را دارد...