نمایش‌نامه

چوب به دست‌های ورزیل

میدان‌چه یک آبادی به نام ورزیل روبروی مسجد آبادی است با ایوان و سایه‌بانی که روی دو ستون ایستاده. در مسجد وسط ایوان قرار گرفته. با گل میخ‌های درشت و دو زنجیر به صورت دو قوس که از بالای در به طرفین در کوبیده‌اند. برای بستن دخیل و طلب نیاز. دو طرف مسجد به دو کوچه می‌رسد. دیوار کوچه دست راست آباد است و دیوار روبرویی کوچه چپ ریخته و پشت آن خرابه بزرگی است. چسبیده به ایوان سکوی چهارگوش بلندی است برای جار زدن. و هر وقت چارچی روی سکو می‌رود، سرش از بام مسجد بلندتر می‌ایستد. دو طرف میدان‌چه دو ساختمان قرینه است و در و پنجره کوچک دارد و یک در وسط دو پنجره، دو ردیف پله از دو طرف به هر دام از درها می‌رسد. هر پنجره بالای یک ردیف پله است. ساختمان‌ها خالی درها بسته و گرد و خاک گرفته است. از طرف جلوی صحنه یعنی از دو طرف ساختمان‌ها دو کوچه دیگر به میدان‌چه می‌رسد و میدان‌چه به صورت چهارراهی در می‌آید.

نگاه
9789643518912
۱۳۹۴
۹۶ صفحه
۳۷۳ مشاهده
۰ نقل قول
غلام‌حسین ساعدی
صفحه نویسنده غلام‌حسین ساعدی
۲۳ رمان غلامحسین ساعدی همچنین معروف با نام مستعارِ گوهرِ مراد، نویسنده و پزشک ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز می‌نوشت و پس از بهرام بیضایی و اکبر رادی از نامدارترین نمایشنامه‌نویسان زبان فارسی در روزگار خود به شمار می‌رفت.
دیگر رمان‌های غلام‌حسین ساعدی
ضحاک (نمایش‌نامه در 5 پرده)
ضحاک (نمایش‌نامه در 5 پرده) غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود. او با نام مستعار گوهر مراد بیشتر آثار نمایشی خود را به چاپ سپرد. در دانشگاه‌های تبریز و تهران پزشکی و روانپزشکی خواند. با درک خاصی از شخصیت‌های روان‌پریش و آشفته‌ذهن و کشف دردها و آسیب‌های روحی آنان، توانست به خوبی از این کاراکترها در داستان‌های خود بهره گیرد. فضای ...
ترس و لرز
ترس و لرز زاهد جلوتر آمد و ایستاد به تماشای سالم احمد که روی خاک‌ها افتاده بود. همه ساکت شدند. زاهد خم شد و دست‌های سالم احمد را به دست گرفت. صالح کمزاری و محمد حاجی مصطفی در دو طرف زاهد چمباتمه زدند. چیزی از دور می‌‎‏آشفت، انگار سالم را از دریا صدا می‌کردند.
محاکمه میرزارضای کرمانی
محاکمه میرزارضای کرمانی غلامحسین ساعدی در طول دوران فعالیتش، ساحت‌های مختلف نوشتن را عرصه کار خود می‌دید. داستان، ترانه، سفرنامه، فیلم‌نامه، نمایش‌نامه، یادداشت و مقاله، قالب‌هایی برای ظهور اندیشه و تخیل او بوده‌اند. این مجموعه مشتمل بر آثاری است که ساعدی در اختیار نشریات مختلف قرار داده و از آن‌جا که برخی از آن‌ها گمنام، کم نام و نشان یا متعلق به شهرهای ...
هنگامه‌آرایان و باران
هنگامه‌آرایان و باران اتاق کار نویسنده،‌ یک اتاق ساده با مشتی کتاب در یک گوشه، و یک تختخواب و یک میز تحریر، و چند پوستر به در و دیوار اتاق، و دو صندلی به دور یک میز، همه چیز ساده و بی‌پیرایه. نویسنده روی تخت افتاده و خوابیده است. در اتاق نیمه باز می‌شود و کله مردی آرام آرام وارد اتاق می‌شود.
لال‌بازی‌ها
لال‌بازی‌ها
مشاهده تمام رمان های غلام‌حسین ساعدی
مجموعه‌ها